آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    آمار بازدید
    بازدیدکنندگان تا کنون : ۸۰٫۴۸۴ نفر
    بازدیدکنندگان امروز : ۵۴ نفر
    تعداد یادداشت ها : ۵۰
    بازدید از این یادداشت : ۱٫۰۵۱

    پر بازدیدترین یادداشت ها :





    علم الجواهر در جامع ستینی فخر رازی (باب 32)








    علم الجواهر در جامع العلوم (جامع ستینی) فخر رازی



    name="_Toc380778711">رفتن به فهرست



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra;color:#C00000'>حق انتشار متن کامل
    مقاله برای یونس کرامتی و
    title="مقالات، یادداشت‌ها و روزنوشت‌های یونس کرامتی در حوزۀ تاریخ علم و فرهنگ و تمدن ایران و اسلام">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>وبلاگ بیرونیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra;color:#C00000'> در href="http://kateban.com/"
    title="كاتبان، حلقه نويسندگانى است كه چشم به ميراث عزيز كهن اسلامى و ایرانی دوخته اند و هر يك به سهم خود، به موضوعى مى پردازند كه بتواند گوشه اى از شكوه و عظمت اين ميراث ارزشمند را تبيين كند. ">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>حلقۀ کاتبانlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra;color:#C00000'> محفوظ، اما
    استفاده از چکیدۀ آن «با ارجاع به همین صفحه» آزاد است.



    کرامتی، یونس، title="فخر رازی در باب علم الجواهر (باب 32) این کتاب، ساختار مرسوم أبواب دیگر یعنی تقسیم باب به سه بخش ">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>علم الجواهر در جامع العلوم
    (جامع ستینی) فخر رازی
    ، title="مقالات، یادداشت‌ها و روزنوشت‌های یونس کرامتی در حوزۀ تاریخ علم و فرهنگ و تمدن ایران و اسلام">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>وبلاگ بیرونی



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>رفتن به فهرست



    چکیده



    تا جایی که می‌دانیم دانشنامۀ فارسی فخر رازی موسوم به جامع العلوم
    یا جامع ستینیکهن‌ترین اثری است که در آن گوهر شناسی با عنوان علم الجواهر»
    به صورت علمی مستقل یاد شده است. فخر رازی در باب علم الجواهر (باب 32) این کتاب،
    ساختار مرسوم
    أبوابlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> دیگر یعنی تقسیم باب به سه
    بخش «الاصول الظاهرة» و «الاصول المشکلة» (هر کدام دارای 3 اصل) و «الامتحانات»
    (مشتمل بر 3 امتحان) را کنار گذاشته و به جای آن 9 گوهر یاقوت، لعل، زمرد، فیروزه،
    عقیق، بلور، الماس، مغناطیس و مروارید را ذیل 9 اصل پیاپی یاد کرده است. اشارۀ فخر
    رازی به نام «بوریحان» ذیل اصل دوم (دربارۀ لعل) تردیدی در بهره‌گیری او از href="http://biruni.kateban.com/entry2061.html"
    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرstyle='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> ابوریحان بیرونی
    باقی نمی‌گذارد. اما مقایسۀ میان این باب با
    href="http://biruni.kateban.com/entry2061.html"
    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> و نیز href="http://biruni.kateban.com/entry2088.html"
    title="کهن ترین جواهرنامۀ موجود به زبان فارسی، نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جواهرنامۀ نظامیstyle='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری
    نیشابوری
    نشان
    از آن دارد که فخر رازی دست کم به یکی از مآخذ ابوریحان، یعنی الجواهر والاشباه
    کندی دسترسی مستقیم داشته و عباراتی از آن را بی‌واسطه نقل کرده است. وی همچنین به
    آثاری از ابن سینا و رازی استناد کرده است. این مقایسه‌ها همچنین می‌تواند در پاره‌ای
    موارد در تصحیح متن جامع العلوم به کار آید.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>رفتن به فهرست



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>کلیدواژگان



    فخر رازی، جامع العلوم (جامع ستینی)، ابوریحان بیرونی، href="http://biruni.kateban.com/entry2061.html"
    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>، محمد بن ابی البرکات جوهری
    نیشابوری، title="کهن ترین جواهرنامۀ موجود به زبان فارسی، نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جواهرنامۀ نظامی



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>رفتن به فهرست



    مدخل‌های
    مرتبط



    title="گوهرشناسی یا علم الجواهر یا معرفت جواهر، (در دورۀ اسلامی) یکی از شاخه‌های فرعی علوم طبیعی با موضوع شناخت سنگ‌های گران‌بها و نیمه‌گران‌بها، معدن هریک، چگونگی تشخیص سنگ‌های گران‌بها از سنگ‌های کم‌بهای مشابه و دیگر مسائل مربوط به گوهرها و نیز مواد موسوم به..">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>گوهرشناسی دورۀ اسلامی و
    سنت جواهرنامه‌نگاری



    href="http://biruni.kateban.com/entry2085.html"
    title="گوهرشناسی به عنوان یک شاخۀ علمی خیلی دیرتر به طبقه‌بندی‌های علوم راه یافت. در طبقه‌بندی‌های کهن، گوهرشناسی به عنوان شاخه‌ای متمایز مطرح نمی‌شد و تنها در طبقه‌بندی‌های جدیدتر که به طور معمول مفصل‌تر و مشتمل بر «فروع» پرشمار برای علوم ریاضی و طبیعی بود، ...">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جایگاه گوهرشناسی در طبقه‌بندی
    کهن علوم



    title="از روزگاران کهن آثار متعددی با عناوینی چون کتاب الاحجار، یا کتاب الخواص نوشته می‌شد که موضوع اغلب آنها خواص شگفت‌انگیز سنگ‌های مختلف بود... بسیاری از جواهرنامه‌نگاران به این گونه آثار استناد کرده‌اند ...">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>«کتب احجار» و «کتب خواص» و
    گوهرشناسی دورۀ اسلامی



    title="کهن‌ترین تک‌نگاری دورۀ اسلامی در زمینۀ گوهرشناسی نوشتۀ ابوزکریا یوحنا ( یا یحیی) ابن ماسویه (درگذشت: 243ق)، پزشک پرآوازۀ جندی‌شاپوری.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجواهر و صفاتهاlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نوشتۀ ابن ماسویه



    الجواهر و الاشباه نوشتۀ کندی



    کتاب الجوهر (احتمالاً: الجواهر) و اصنافهstyle='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نوشتۀ محمد بن شاذان جوهری



    الجواهر حمزۀ اصفهانی



    اثری (به تعبیر بیرونی: «مقاله‌ای») فارسی از ابوسعد نصر بن یعقوب دینوری
    کاتب



    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نوشتۀ ابوریحان بیرونی



    title="کهن ترین جواهرنامۀ موجود به زبان فارسی، نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جواهرنامۀ نظامیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نوشتۀ محمد بن ابی البرکات
    جوهری نیشابوری



    title="کتابی فارسی نوشتۀ نصیر الدین طوسی (597-672ق) که عمدتاٌ رونویسی از جواهرنامۀ نظامی است">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>تنسوخ‌نامۀ ایلخانیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نوشتۀ نصیر الدین طوسی



    title="کتابی فارسی نوشتۀ ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمد کاشانی در سال 700ق که عمدتاً رونویسی از جواهرنامۀ نظامی است">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>عرایس الجواهر و نفایس
    الاطایب

    نوشتۀ ابوالقاسم عبدالله بن علی بن محمد کاشانی



    title="رساله‌ای فارسی که پیش از 881ق به اوزون حسن تقدیم شده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>رساله در احوال جواهر lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>(=جواهرنامۀ سلطانی)
    نوشتۀ محمد بن منصور دشتکی



    title="رساله‌ای فارسی نوشتۀ نجم الدین اسکندر آملی (سدۀ 11ق) از مهاجران ایرانی به شبه قارۀ هند">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>صفات الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نوشتۀ نجم الدین اسکندر
    آملی



    title="نوشتۀ شرف الدین ابوالعباس احمد بن یوسف تیفاشی، در 640 ق و تکمیل شده در 642-644ق">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ازهار الافکار فی جواهر
    الاحجار
    نوشتۀ
    احمد بن یوسف تیفاشی



    کنز التجار فی معرفة الاحجار نوشتۀ بیلک قبچاقی



    نخب الذخائر فی احوال الجواهر نوشتۀ ابن اکفانی



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>فlang=FA style='font-family:YKMitra'>هرست



    href="#_Toc382481199">چکیده



    کلیدواژگان



    مدخل‌های مرتبط



    فهرست



    درآمد



    ساختار جامع العلوم



    href="#_Toc382481205">ساختار باب علم الجواهر (باب 32)



    منابع فخر رازی



    مآخذ





    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> 





    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>بازگشت به فهرست



    درآمد



    با آنکه سابقۀ جواهرنامه‌نگاری دست کم به نیمۀ نخست سدۀ 3ق باز می‌گردد،
    اما گوهرشناسی یا علم الجواهر به عنوان شاخه‌ای متمایز از علوم طبیعی، تنها در
    طبقه‌بندی‌های متأخر که به طور معمول مفصل‌تر و مشتمل بر «فروع» علوم ریاضی و
    طبیعی بود راه یافته و معمولاً به عنوان یکی از فروع علم طبیعی در کنار فنونی چون
    کشاورزی مطرح شده است.



    گویا دانشنامۀ فارسی فخر رازی موسوم به جامع العلوم یا جامع
    ستینی
    کهن‌ترین اثری است که در آن گوهر شناسی با عنوان علم الجواهر» (در بعضی
    دست‌نویس‌ها: «معرفة الاحجار» یا «علم المعرفة الجواهر و الاحجار») به صورت علمی
    مستقل (در واقع یک شاخه از علوم طبیعی) یاد شده است. اشاره نکردن فخر رازی به علم
    معادن در زمرۀ شاخه‌های مختلف علمی، ممکن است این شبهه را پدید آورد که مقصود وی
    از علم الجواهر همان مبحث تکوین معدنیات است. اما بررسی متن این بخش از جامع
    العلوم
    روشن می‌سازد که مقصود وی دقیقاً همان مطالبی است که به طور معمول در
    آثار گوهرشناسی دورۀ اسلامی ذکر شده است.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>بازگشت به فهرست



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>ساختار جامع lang=FA style='font-family:YKMitra'>العلوم



    فخر رازی در دیباچۀ جامع العلوم دربارۀ ساختار ابواب کتاب چنین آورده است:



    [ص70] ... و از هر یک (علوم) نه مسأله در قلم آورد. سه از ظاهرات و
    جلیّات و سه دیگر از غوامض و مشکلات و سه دیگر از امتحانیات. چنان که تصور اندک آن
    علم در آن روشن شود و نقصان ایشان ظاهر گردد.



    ابواب این کتاب نیز عموماً بر همین اساس به سه بخش «الاصول الظاهرة» و
    «الاصول المشکلة» (هر کدام دارای 3 اصل) و «الامتحانات» (مشتمل بر 3 امتحان) تقسیم
    شده است.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>بازگشت به فهرست



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>ساختار باب style='font-family:YKMitra'>علم الجواهر (باب 32)



    ساختار باب این باب با آنچه فخر رازی در دیباچه آورده است و در نتیجه با
    ساختار باب‌های دیگر فرق دارد. در این باب 9 گوهر یاقوت، لعل، زمرد، فیروزه، عقیق،
    بلور، الماس، مغناطیس و مروارید در قالب اصل‌های اول تا نهم از پی هم آمده‌اند.
    فخر رازی دربارۀ این تفاوت ساختاری در آغاز این باب چنین آورده است:



    [ص 319] ... در این علم شرح احوال 9 نوع از انواع جواهر یاد کنیم بر سبیل
    اختصار بر 9 اصل. اگر چه از شرط کتاب اعراض کرده‌باشیم



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>بازگشت به فهرست



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>منابع فخر رازی



    اشارۀ صریح فخر رازی به «بوریحان»title="">class=MsoEndnoteReference>[1]
    تردیدی در بهره‌مندی وی از href="http://biruni.kateban.com/entry2061.html"
    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> باقی نمی‌گذارد. اما از
    آنجا که این اثر در 574-575ق تألیف شده، قطعاً نمی‌توانسته از href="http://biruni.kateban.com/entry2088.html"
    title="کهن ترین جواهرنامۀ موجود به زبان فارسی، نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جواهرنامۀ نظامیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> (تألیف 592ق)lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نوشتۀ محمد بن ابی البرکات
    جوهری نیشابوری
    بهره برد. جالب آنکه در برخی موارد میان این سه اثر تفاوت‌های قابل توجهی وجود
    دارد.



    برای نمونه دربارۀ «اقسام» یاقوت سرخ در این سه اثر چنین آمده است:





    style='border-collapse:collapse;border:none'>













    جامع ستینی



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[ص319] ... اصل اول: اندر
    رنگ‌های اجناس یاقوت: ... اما یاقوت سرخ بر اقسام است: اول رمانی است و دوم
    بهرمانی، یعقوب کندی می‌گوید [نسخه بدل: یاقوت هندی
    گویند] و او چنان باشد که مُعَصفری که در آب سرد کنند تا در آن آب رسوب کشد
    .
    و سوم ارغوانی و چهارم لحمی، پنجم گلناری، ششم وردی



    الجماهر فی الجواهر style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>:



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[ص 108] ... فأجوده
    الرمانی، ثم البهرمانی، ثم الارجوانی، ثم اللحمی، ثم الجلناری، ثم الوردی و منهم
    من توسط بین الارجوانی و اللحمی لوناً بنفسجیاً. و
    أکثرهم لا یفرقون بین ذلک الارجوانی و بین ذلک البنفسجی.


    lang=AR-SA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> 



    جواهرنامۀ نظامی



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> [ص84] ... و شریف‌ترین
    الوان یاقوت صرخ لون رمّانی است، پس بهرمانی، پس ارجوانی، پس لحمی، پس جلناری،
    پس وردی. و گفته‌اند که لونی دیگر میان ارجوانی و لحمی است که آن را بنفسجی
    خوانند و ظاهر آن است که بنفسجی و ارجوانی یکی است.






    با توجه به این که از جامع ستینی دست‌نویس‌های خوبی در دسترس نیست می‌توان
    از
    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> و href="http://biruni.kateban.com/entry2088.html"
    title="کهن ترین جواهرنامۀ موجود به زبان فارسی، نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جواهرنامۀ نظامیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> برای تصحیح بهتر متن جامع
    ستینی بهره برد. به طور مثال دربارۀ بهای قطعه‌های مختلفی از یاقوت:





    style='border-collapse:collapse;border:none'>













    جامع ستینی



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[ص319] ... اصل اول: ...
    و گفته‌اند که نگین یاقوت رمّانی که ممسوح باشد و بر شکل مربع مستطیل، اگر نیم‌دانگ
    باشد قیمت او ده دینار بود. و یک دانگ را سی‌دینار
    و دو دانگ را صد دینار و بیست دینار [نسخه بدل: صدو
    بیست دینار]
    و نیم مثقال را چهارصد دینار و یک مثقال به هزار دینار، style='color:#2F5496'>و دو مثقال از حدّ قیمت درگذرد.



    الجماهر فی الجواهر style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>:



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[ص 124] و ذکر الجوهرین
    الآن، ان فصّ الیاقوت الرمانی اذا کان مشبع اللون صافیاً من معائب النقب و الثقب
    ...، ثم کان ممسوح الوجه مستویاً و م ربعاً مستطیلاً ....


    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>قالو: و إنّ الطسوج من
    هذا الفص النجم الموصوف [یقوم] بانفراده [ص125] في الابتداء بخسمة دنانیر. و
    ضِعفه بضعفها. و الدانق ـ أعني سدس المثقال ـ بثلاثین دیناراً. style='color:#2F5496'>و ضعفه بأربعة أضعافها و نصف المثقال بأربع مائة
    دینار. و المثقال بألف دینار. و ا لمثقال و النصف بألفي دینار. style='color:#2F5496'>و ما رأینا ـ زعموا ـ أرجح من هذا المقدار بتلک الصفات.
    علی ان المثقال منه نادر ...



    جواهرنامۀ نظامی



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> [ص84] و گفته‌اند که یک
    تسو از یاقوت رمّانی که ممسوح و بی‌عیب باشد پنج دینار زر باشد، و قیمت دانگی
    که سدس مثقالی باشد سی‌دینار باشد و قیمت نیم مثقال چهارصد دینار، و قیمت مثقالی
    هزار دینار، و قیمت یک مثقال و نیم دو هزار باشد. و
    هیچ نشان نداده‌اند که یاقوت بدین اوصاف بوده باشد درین روزگار که وزن آن یک
    مثقال و نیم زیادت بوده است، به آنکه مثقال خود نادر بود که افتد.






    بنابر سخن ابوریحان (و نیز ترجمۀ آن در href="http://biruni.kateban.com/entry2088.html"
    title="کهن ترین جواهرنامۀ موجود به زبان فارسی، نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جواهرنامۀ نظامیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>) بهای یک تسو (معربش:
    طسوج) از یاقوت (یعنی یک ششم دانگ) 5 دینار است و تا یک دانگ به 30 دینار می‌رسد.
    یعنی نسبت میان بهای آن تا بدینجا متناسب با وزن افزایش می‌یابد. پس برای نیم دانگ
    که 3 تسو باشد بها پانزده دینار خواهد شد و نه
    چنان که در متن آمده است ده دینار. در مورد
    دوم نیز هر چند صد دینار و بیست دینار آشکارا
    نادرست، و درست آن صدو بیست دینار (ضبط نسخۀ
    بدل) است اما از سخن ابوریحان یعنی و ضعفه بأربعة
    أضعافها
    نیز می‌توان دریافت که بهای یک قطعه یاقوت دو دانگی، چهار برابر
    بهای یاقوت یک‌دانگی یعنی 120 دینار خواهد شد.



    فخر رازی «خواصّ» (در اینجا: ویژگی‌های شگفت) هر گوهر را نیز یاد می‌کند:



    [ص320] «و از خاصیت او (یاقوت) آن است که مفرح است و هر کس که آن را با
    خود دارد معظم باشد زیرا که از سنگ‌ها، او تعلق به آفتاب دارد»



    [ص321] و خاصیت او (زمرد) آن است که هرکس که انگشتری را نگین از آن سازد
    و در انگشت کند در وقت معین که ماه به مقارنۀ آفتاب بود در میزان؛ هیچ خواب ناخوش
    نبیند.



    نکتۀ جالب دیگر آنکه فخر رازی دربارۀ روش شکستن الماس به کندی استناد می‌کند
    در حالی که در
    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> این روش ظاهراً از ابوزید
    ارجانی نقل شده و مطب پس از شکستن الماس از کندی نقل شده است. تیفاشی نیز در href="http://biruni.kateban.com/entry2093.html"
    title="نوشتۀ شرف الدین ابوالعباس احمد بن یوسف تیفاشی، در 640 ق و تکمیل شده در 642-644ق">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ازهار الافکار فی جواهر
    الاحجار

    روشی کمابیش مشابه را یاد کرده است.





    style='border-collapse:collapse;border:none'>













    جامع ستینی



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[323] «یعقوب کندی می‌گوید
    طریق شکستن او آن است که در میان موم نهند، آنگاه در میان کلک نهند، آنگاه خایسک
    به رفق بر وی زنند تا پاره پاره‌ شد و اگر نه در سرب گیرند و خایسک برش زنند تا
    بشکند



    الجماهر فی الجواهر style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>:



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[ص171] «و خاصیته انه لا
    یکسره شیء و یکسر کل شیء» [هیچ چیز نشکندش و همه چیز را بشکند].


    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[ص 174] و قال ابو زید
    الأرجانی .... [ص175] و قال ایضاً فیه للتعجیب: انه اصلب الجواهر و اغلبها لها.
    ثم یکسره ألینُ الفرزات و أرخاها و هو الاسرب ـ و هو أشبهها بالاشمع ـ و ذلک
    زعموا لخاصیة فیه. ... فیلف ذلک في قطعة اسرب و یُضرب برفق حتی تستولي علیه قوة
    الطرق ... و قال الکندي ان اجوده



    ازهار الافکار



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>[ص 107] ... و إنما یکسر
    بأن یصیر فی شیء من ا لشمع ثم یدخل فی أنبوب قصب، و ینقطر بمطرقة من رصاص أو
    غیرها برفق و مداراة بحیث لا یمس جسدذه الحدید حتی ینکسر.






    فخر رازی ذیل مغناطیس نیز دربارۀ فواید دارویی آن به ابن سینا و دربارۀ
    خاصیت شگرفش به «حیل محمد بن زکریا» ارجاع داده است.name="_ednref2" title="">class=MsoEndnoteReference>[2]



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>بازگشت به فهرست



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>مآخذ



    1. بیرونی، ابوریحان محمد بن احمد، href="http://biruni.kateban.com/entry2061.html"
    title="[ غالباً به خطا الجماهر فی معرفة الجواهر نامیده می‌شود،] کتاب مهمی به زبان عربی نوشتۀ ابوریحان بیرونی، دربارۀ سنگ‌های گران بها و فلزات و آلیاژهای فلزی معروف. بیرونی این کتاب را در روزگار مودود بن مسعود (حک 433-440ق) و به نام وی تألیف کرده است.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الجماهر فی الجواهرlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>، به کوشش یوسف هادی،
    تهران، 1374ش



    2. تیفاشی، احمد بن یوسف، href="http://biruni.kateban.com/entry2093.html"
    title="نوشتۀ شرف الدین ابوالعباس احمد بن یوسف تیفاشی، در 640 ق و تکمیل شده در 642-644ق">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ازهار الافکار فی جواهر
    الاحجار
    ،
    به کوشش محمد یوسف حسن و محمود بسیونی خفاجی، قاهره، 1977



    3. فخر رازی، جامع العلوم، به کوشش سید علی آل داوود، تهران، 1382ش



    4. محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری، href="http://biruni.kateban.com/entry2088.html"
    title="کهن ترین جواهرنامۀ موجود به زبان فارسی، نوشتۀ محمد بن ابی البرکات جوهری نیشابوری در 592ق/1196م.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جواهرنامۀ نظامیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>، به کوشش ایرج افشار و با
    همکاری محمد رسول دریاگشت، تهران، 1383ش



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>بازگشت به فهرست













    dir=LTR>[1]dir=RTL>dir=RTL>. فخر رازی، باب 32، ذیل لعل، ص321







    dir=LTR>[2]dir=RTL>dir=RTL>. فخر رازی، همان باب، ص ۳۲۳-۳۲۴










    چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۸:۴۴
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت