margin-bottom:0mm;
2
0
{\/margin-bottom:0mm;}((?!{margin-bottom:0mm;)[\s\S])*{\/margin-bottom:0mm;}
{margin-bottom:0mm;((?!{\/margin-bottom:0mm;)[\s\S])*{margin-bottom:0mm;
Warning: DOMDocument::loadXML(): Premature end of data in tag i line 2362 in Entity, line: 3858 in /home/kateban/public_html/macode/macode.php on line 986
چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۶:۴۳
نمایش ایمیل به مخاطبین
نمایش نظر در سایت
۲) از انتشار نظراتی که فاقد محتوا بوده و صرفا انعکاس واکنشهای احساسی باشد جلوگیری خواهد شد .
۳) لطفا جهت بوجود نیامدن مسائل حقوقی از نوشتن نام مسئولین و شخصیت ها تحت هر شرایطی خودداری نمائید .
۴) لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگلیش) خودداری نمایید .
مقاله بسیار قابل استفاده بود و دقت در تحلیل آراء دیگر اندیشمندان بر غنای آن بسی افزوده است.
یک سوالی از جنابعالی داشتم:
یک نظری در خصوص بیت الحکمه در مقاله تان بیان شده بود این چنین که در روایت سوم عش از ارسال کتاب به بیت الحکمه حکمران قبرس پس از مشورت با روحانیون این چنین تصمیم گرفت که با فرستادن آثار فلسفی موجبات تضعیف و سستی ایمان مسلمین را فراهم گرداند. که شما این رویات سوم را ظاهرا مخدوش و غیرقابل قبول می دانید.
اما همانطور که مستحضرید این تبیین از نقش بیت الحکمه در ترجمه آثار فلسفی از زبان های سریانی و عبری و یونانی به عربی به جهت مقابله علمی و بدیل سازی در عرض خاندان بنی هاشم و بخصوص ائمه اطهار(ع) ، تبیینی رایجی است. در این تبیین نه نیت حکمران قبرس، بلکه نیت خلیفه عباسی، مأمون، عموماً ذکر میشود !
خواستم بدونم نظر شما در خصوص این تبیین چیست ؟ چقدر آن را معتبر می دانید؟
ضمن اینکه بنظرم، مقاله بحق عالی شما، یک نقص محتوایی دارد، اینکه بیشتر روی ترجمه آثار پزشکی تأکید شده، درحالیکه شاید آثار مهمتر، همان آثار فلسفی باشد. و اینکه از جهت روایت های تاریخی ظاهراً سرنخ های روایی در کتب حدیثی در خصوص دانش فلسفه داریم، و همین سرنخ شاید ما را به عنصر ترجمه این آثار و هدف ترجمه و مسائل پیرامونی آن رهنمون کند.
بسیار متشکرم
از مقاله جنابعالی بسیار مستفید شدم. من در تحقیق و جستجویی در اینترنت به این مقاله رسیدم و از مضمون عالی آن شگفت زده شدم و نیاز بنده را مرتفع کرد.
در یکی از مقالات خارجی به این ادعا برخوردم که تمامی اندیشه اسلامی در ادوار مختلف برگرفته از مغرب است و یکی از ادوار را بیت الحکمه هارون الرشید برشمرده بود. این بود که در جستجوی چیستی این ادعا بودم و با ضمیمه اطلاعاتی دیگر، واهی بودن این بخش از ادعا را نیز به صورت علمی و مستند در یافتم
پیشنهاد می شود این مقاله را به زبان لاتین منتشر فرمایید زیرا اطلاعات محققین خارجی آن گونه که اشاره فرموده اید در این زمینه بسیار مغشوش و بی مبناست.
بار دیگر از جنابعالی سپاسگزارم و خداوند متعال را بخاطر وجود محققینی چون جنابعالی شاکرم.
دکتر محمدعلی خورسندیان-دانشگاه شیراز
پاسخ یونس کرامتی
جناب آقای دکتر خورسندیان
نظر لطف شماست
سپاسگزارم.
مطلب جالبی بود. نظرم در مورد تأثیر خلفا در نهضت ترجمه رو عوض کرد
از این که دربارۀ محتوای این «یادداشت» یا «مقاله» به دیدۀ لطف داوری کردهاید سپاسگزارم.
دربارۀ حجم این یادداشت و البته یادداشتهای دیگر به گمانم حق با شما باشد، اما این یادداشتها و یادداشتهایی که قصد داردم در حلقۀ کاتبان منتشر سازم، مقالات منتشر شده یا در دست انتشاری است که به نوعی در دایرةالمعارفها یا آثار دیگر «دفن» شدهاند! مثلاً همین مقالۀ بیت الحکمه سالهاست که منتشر شده و بنا بر دلایلی، مطمئنم که شمار خوانندگان آن بسیار اندک بودهاند اما پس از انتشار آن در حلقۀ کاتبان، بیش از یکصدتن آن را خواندهاند.
شاید بد نباشد برای رفع این مشکل بد چکیدهای از هر مقاله را در آغاز آن بیاورم تا فقط کسانی که میخواهند اطلاعات بیشتری بگیرند سراسر مقاله را بخوانند. البته با این کار شما میتوانید در چند دقیقه از مضمون نوشته آگاه شوید، اما مشکل «مفهوم وبلاگ و وبلاگ نویسی» همچنان باقی است. اما این پرسش نیز جای تأمل دارد که آیا حلقۀ کاتبان صرفاً مجموعهای از چند «وبلاگ» است یا همچنان که من از آن بهره میگیرم، فرصتی برای انتشار نسخۀ برخط مقالات؟