آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    آمار بازدید
    بازدیدکنندگان تا کنون : ۸۰٫۹۱۷ نفر
    بازدیدکنندگان امروز : ۱ نفر
    تعداد یادداشت ها : ۵۰
    بازدید از این یادداشت : ۱٫۱۱۴

    پر بازدیدترین یادداشت ها :
    با نگاهی به دیدگاه‌های گوناگون اهل قلم دربارۀ کتاب‌سازی و سرقت علمی/ادبی یا کتاب‌دزدی، می‌توان به برداشت‌های رنگارنگ آنان از اصطلاح کتاب‌سازی پی برد. برخی برای کتاب‌سازی مفهومی بسیار گسترده در نظر می‌گیرند که گونه‌های مختلفی از ناراستی علمی و از جمله کتاب‌دزدی را نیز در برمی‌گیرد و در مقابل برخی نیز فقط به گونه‌هایی خاص از آنچه شایستۀ عنوان «کتاب‌سازی» است توجه دارند. گروهی نیز در عمل کتاب‌سازی را برابرنهاد کتاب‌دزدی می‌گیرند. این دیدگاه‌های رنگارنگ ما را به ضرورت ارائۀ تعریفی دقیق از کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی رهنمون می‌شود.





    کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی: همسانی‌ها و دگرسانی‌ها










     



    style='font-size:22.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی





    همسانی‌ها و دگرسانی‌ها



    name="_Toc380778726">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>اگر این صفحه را با قلمی (فونتی)
    ناخوش می‌بینید، مجموعۀ قلم‌های اصلاح‌شدۀ میترا را در قالب یک فایل فشرده
    از اینجا
    title="دانلود/بارگذاری مجموعۀ فونت‌های به کار رفته در این صفحه">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>بارگذاری/دانلودlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> و پس از باز کردن فایل
    فشرده، مجموعۀ قلم‌های dir=LTR> YKMitralang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>(معمولی،
    سیاه، ایرانیک و ایرانیک سیاه) را در رایانۀ خود نصب کنید.



    href="#Contents">فهرست



    حق انتشار متن کامل مقاله برای یونس کرامتی و href="http://biruni.kateban.com/"
    title="مقالات، یادداشت‌ها و روزنوشت‌های یونس کرامتی در حوزۀ تاریخ علم و فرهنگ و تمدن ایران و اسلام">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>وبلاگ بیرونیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra;color:#C00000'> در href="http://kateban.com/"
    title="كاتبان، حلقه نويسندگانى است كه چشم به ميراث عزيز كهن اسلامى و ایرانی دوخته اند و هر يك به سهم خود، به موضوعى مى پردازند كه بتواند گوشه اى از شكوه و عظمت اين ميراث ارزشمند را تبيين كند. ">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>حلقۀ کاتبانlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra;color:#C00000'> محفوظ، اما
    استفاده از چکیدۀ آن «با ارجاع به همین صفحه» آزاد است.



    کرامتی، یونس، title="با نگاهی به دیدگاه‌های گوناگون اهل قلم دربارۀ کتاب‌سازی و سرقت علمی/ادبی یا کتاب‌دزدی، می‌توان به برداشت‌های رنگارنگ آنان از اصطلاح کتاب‌سازی پی برد. برخی برای کتاب‌سازی مفهومی بسیار گسترده در نظر می‌گیرند که گونه‌های مختلفی از ناراستی علمی و از جمله کتاب">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی:
    همسانی‌ها و دگرسانی‌ها
    ، title="مقالات، یادداشت‌ها و روزنوشت‌های یونس کرامتی در حوزۀ تاریخ علم و فرهنگ و تمدن ایران و اسلام">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>وبلاگ بیرونی



    توجه: این نوشتار به خواست خبرگزاری ایبنا و برای درج در
    وبگاه این خبرگزاری نوشته شده و اکنون با اصلاحات و افزوده‌هایی اندک در وبلاگ
    بیرونی منتشر می‌شود.



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra;color:#385623'>توجه: این
    یادداشت یک پیش‌نویس است و باید منابع و مستندات کافی بدان افزوده شود.



    name="_Toc382212298">فهرست



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>چکیده



    با نگاهی به دیدگاه‌های گوناگون اهل قلم دربارۀ کتاب‌سازی و سرقت
    علمی/ادبی یا کتاب‌دزدی، می‌توان به برداشت‌های رنگارنگ آنان از اصطلاح کتاب‌سازی پی
    برد. برخی برای کتاب‌سازی مفهومی بسیار گسترده در نظر می‌گیرند که گونه‌های مختلفی
    از ناراستی علمی و از جمله کتاب‌دزدی را نیز در برمی‌گیرد و در مقابل برخی نیز فقط
    به گونه‌هایی خاص از آنچه شایستۀ عنوان «کتاب‌سازی» است توجه دارند. گروهی نیز در
    عمل کتاب‌سازی را برابرنهاد کتاب‌دزدی می‌گیرند. این دیدگاه‌های رنگارنگ ما را به
    ضرورت ارائۀ تعریفی دقیق از کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی رهنمون می‌شود. تعریفی دانشنامه‌ای
    از این دو اصطلاح را می‌توان چنین بیان کرد:



    کتاب‌سازی: فرایند شکل‌دهی به تمام یا بخش مهمی از یک اثر
    صرفاً با کنار هم «چیدن» آثار و اندیشه‌های دیگران با ذکر نام آنان اما بدون
    کمترین نوآوری، یا انتشار دوبارۀ تمام یا بخش مهمی از یک اثر یا مجموعه‌ای از چند
    اثر خود بدون افزودن نکاتی تازه یا اصلاحات محتوایی و ساختاری چشمگیر اما با عنوانی
    نو و انتشار اثر به نام خود یا دیگری چندان که حاصل کار مزیتی برای مخاطب دربر
    نداشته باشد.



    کتاب‌دزدی: بهره‌گیری از اندیشه دیگران بدون اشارۀ روشن بر
    چگونگی و میزان این بهره‌گیری.



    با مقایسۀ این دو تعریف دریافت که کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی به
    قول فلاسفه «عموم و خصوص من وجه» هستند. اما وجه تمایز مهم کتاب‌سازی از کتاب‌دزدی
    آن است که کتاب‌ساز گرچه بی‌گمان حقوق مادّی صاحبان آثاری را که در اثر خود از
    آنها بهره برده است به هیچ می‌شمارد اما اصل مالکیت معنوی آنان را منکر نشده است.
    هر چند اگر باریک‌تر بنگریم برخی توابع مالکیت معنوی در این میان نادیده گرفته شده‌اند.



    شماری از عوامل «وادارنده به» و «بازدارنده از» کتاب‌سازی و
    کتاب‌دزدی بدین قرار است:



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>عوامل وادارندهlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>1. فرصت، همت یا مایۀ علمی اندک
    برای پژوهش



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>2. معیارهای سطحی و نادرست ارزیابی
    آثار



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>3. داوری ارزش آثار بر اساس روابط و
    نه ضوابط



    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>عوامل بازدارنده



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> 1. قانون



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>2. شرع و عرف



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>3. اخلاق علمی



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>4. نقد علمی



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>5. آگاهی مخاطبان



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>6. آموزش



    از میان این عوامل آگاهی مخاطبان می‌تواند به نوعی در عوامل
    وادارنده نیز تصرف کند و نقش آنها را کاهش دهد. آموزش نیز در واقع پایه و اساس
    پدید آمدن 5 عامل بازدارندۀ دیگر است.



    اطلاق کتاب‌سازی بر انتحال، «سرقت علمی» یا «کتاب‌دزدی» یا
    به‌کارگیری هر واژۀ دیگری که ظاهری محترمانه‌تر داشته باشد پیامدهایی ناخوشایند
    دارد و باید یک آسیب فرهنگی جدی به شمار آید، زیرا با کنار رفتن بار معنایی
    بازدارندۀ واژه«سرقت» یا «دزدی»، مسلما زشتی این کار نزد همگان کمتر به چشم می‌آید
    و به تضعیف عوامل بازدارنده در برابر عوامل وادارنده می‌انجامد.



    در چند سال اخیر برخی مؤسسات فرهنگی کوشیده‌اند تا با اتنشار
    چند ویژه‌نامۀ «کتاب‌سازی و انتحال» و مانند آن با کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی بستیزند.
    اما شناخت ناکافی و چه بسا  اندک دست‌اندرکاران موجب شده است شماری از نگارندگان
    این نوشته‌های کتاب‌سازی/کتاب‌دزی ‌ستیزانه خود از متهمان نامی این جرایم به شمار
    باشند. دیدگاه‌های ناکارشناسانه نیز در این مبحث نیز همچون بسیاری از بحث‌های آسیب‌شناسی
    دیگر بیداد می‌کند. از این گذشته خود این مجموعه‌ها معمولاً با شتاب بسیار پدید
    آمده‌اند. این عوامل در کنار یکدیگر موجب شده‌اند که برخی از این مجموعه‌های کتاب‌سازی
    ستیز خود حاصل کارگاه کتاب‌سازی به شمار آیند و طبیعی است که از چنین تلاش‌هایی
    نمی‌توان تأثیری شگرف امید داشت.



    name="_Toc382212299">فهرست



    lang=FA style='font-family:YKMitra'>کلیدواژگان



    کتاب‌سازی، کتاب‌دزدی، انتحال، سرقت علمی، سرقت ادبی، ناراستی
    علمی، کتاب‌سازی‌ستیزی، کتاب‌دزدی‌ستیزی



    name="_Toc382212300">فهرست



    نوشتارهای
    مرتبط



    title="مقالۀ نگاهی به موضوع کتاب‌سوزی در ایران نوشتۀ وحید سبزیان‌پور و رضا کیانی را می‌توان یکی از مصادیق ناراستی علمی به شمار آورد؛ زیرا خواننده پس از خواندن آن چیزی دربارۀ کتاب‌سوزی دستگیرش نمی‌شود.">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ناراستی علمی و حقوق مخاطب:
    قلب و کتاب‌سازی در قالب «نقد رد کتاب‌سوزی»



    title="ترجمۀ معکوس اصطلاحی است که اخیراً به اشتباه برای ترجمه از فارسی به زبان‌های دیگر به کار می‌رود. برخی از دست‌اندرکاران و صاحب‌نظران حوزۀ نشر بر این باورند که رونق دادن به ترجمۀ فارسی وظیفۀ حوزۀ نشر است و از این رو در پی چاره‌جویی برای آن هستند. اما گمان ..">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ترجمۀ معکوس یا ترجمه از
    فارسی:آیا رونق دادن به ترجمه از فارسی در حیطۀ اختیار، توان و وظیفۀ حوزۀ نشر
    است؟



    lang=FA style='font-size:14.0pt'> 





    style='border-collapse:collapse;border:none'>




    style='font-family:YKMitra'>فهرست


    href="#_Toc398540128">چکیده


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کلیدواژگان


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>نوشتارهای مرتبط


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>برداشت‌های گوناگون از اصطلاح کتاب‌سازی


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب‌سازی چیست؟


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب‌دزدی و تفاوت آن با کتاب‌سازی


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>عوامل رواج کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی


    عوامل وادارنده


    عوامل بازدارنده


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>پیامدهای کتاب‌سازی نامیدن انتحال


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ساز و کار انتشار کتاب‌های ساختگی
    یا سرقتی


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>تأثیر ناچیز مبارزه با کتاب‌سازی و
    کتاب‌دزدی


    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>نقدی بر دیدگاه‌های دیگر


     






    برداشت‌های
    گوناگون از اصطلاح کتاب‌سازی



    کتاب‌سازی چیست؟ چه ارتباطی با انتحال یا سرقت علمی/ادبی دارد؟ آیا می‌توان
    یا شایسته است انتحال را نیز نوعی کتاب‌سازی نامید؟ به گمانم هنوز پاسخی روشن برای
    این پرسش‌ها نداریم.



    در این نوشتار از این پس، جز در نقل قول‌ها،  به جای اصطلاحات انتحال یا
    سرقت علمی/ادبی واژۀ کتاب‌دزدی را به کار می‌برم. این واژه هر چند ممکن است به نظر
    برخی به دلایل مختلف چندان خوشایند نباشد اما من برای به کارگیری آن افزون بر
    شباهتش به اصطلاح «کتاب‌سازی» دلیلی دارم که خواهد آمد.



    خبرگزاری ایبنا تا کنون با چندین تن در این خصوص مصاحبه کرده است. با
    نگاهی به این مصاحبه‌ها می‌توان دریافت که هر یک از آنان دربارۀ پرسش‌های یاد شده
    دیدگاهی متفاوت دارند؟ بدون اختلاف نظر طبعاً بحثی هم پیش نمی‌آید اما برای پیشبرد
    بحث و رسیدن به نتیجه‌ای مطلوب (البته اگر چنین هدفی مد نظر باشد!) باید دربارۀ
    اصطلاحات آن بحث توافقی حاصل شود. مهم‌ترین اشکال بحث دربارۀ کتاب‌سازی این است که
    هنوز توافقی دربارۀ «تعریف» این واژه وجود ندارد.



    مدیرکل خدمات پژوهشی و انتشارات دانشگاه تهران با اشاره به ضرورت طراحی
    نرم‌افزار «تقلب‌یاب» متون فارسی، آشکارا «انتحال/سرقت علمی» را در دل «کتاب‌سازی»
    می‌گنجاند یا شاید این دو اصطلاح را برابرنهاد هم می‌داند (نگاه کنید به:
    href="http://www.ibna.ir/vdcbfab5zrhbgwp.uiur.html">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الله‌دادی: کتاب‌سازی با گوشه‌نشینی
    مولف نخبه آغاز می‌شود
    ).



    محمدرضا حمیدی‌زاده، عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی (دانشکدۀ مدیریت و
    حسابداری) نخست 4 اصطلاح را برای چهار روش تولید کتاب تعریف می‌کند (شاید پنداشت
    او از این اصطلاحات با دیگران متفاوت باشد اما این کار دست کم موجب می‌شود که مخاطب
    دربارۀ مقصود گوینده از این اصطلاحات سردرگم نشود). او در ادامه بیشتر آثاری را به
    باد انتقاد می‌گیرد که در روزگار دانشجویی ما جزوۀ درسی به شمار می‌آمدند و امروزه
    به مدد پیشرفت صنعت چاپ جامۀ کتاب به تن می‌کنند (نگاه کنید به:
    href="http://www.ibna.ir/vdchiknix23nvwd.tft2.html">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب‌های کپسولی فقط به درد نمره
    گرفتن می‌خوردند/ هر کتاب تالیفی، هشت سال زمان می‌برد
    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>)



    از پاسخ دانشیار دانشکده برق و مهندسی همین دانشگاه  به پرسش «کتاب‌سازی
    چیست؟» نمی‌توان به درستی دریافت که او کتاب‌دزدی را نیز در شمار کتاب‌سازی می‌داند
    یا نه. در واقع تعریف او شاید «جامع» باشد اما «مانع» نیست. توضیحات دیگر او در
    سراسر مصاحبه نیز کمکی به خوانندۀ باریک‌بین نمی‌کند (نگاه کنید به:
    href="http://www.ibna.ir/vdcevn8wwjh877i.b9bj.html">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>روحانی رانکوهی: کتاب‌سازی یعنی تولید
    خزف جای لعل
    )



    رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران نه تنها تقریباً چیزی دربارۀ
    چیستی کتاب‌سازی نمی‌گوید بلکه با طرح این پرسش که «چه مشکلی است اگر 10 نفر برای
    رفع یک نیاز علمی درباره یک موضوع مثل هم بنویسند؟»  گویا می‌خواهد ماجرای کتاب‌دزدی
    را نیز با طرح «شبهۀ توارد» ختم به خیر کند (نگاه کنید به:
    href="http://www.ibna.ir/vdcf1td00w6dxxa.igiw.html">dir=LTR> رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران: نمی‌توان با تک‌
    مشاهده‌ها وجود کتاب‌سازی را اثبات کرد
    ).



    مدیرکل امور تربیتی و مشاوره وزارت آموزش و پرورش بر آن است که «در بررسی
    پدیده کتاب‌سازی از منظر علمی می‌توان به بضاعت اندک علمی مولف، انتحال یا سرقت
    ادبی، پراکنده‌گویی و نبود تمرکز بر موضوع و آسیب به اصالت روحیه پژوهش و تحقیق
    اشاره کرد
    .dir=RTL>dir=RTL>» (نگاه کنید به: href="http://ibna.ir/vdcjtie8yuqey8z.fsfu.html">عیسی‌مراد: بی‌تقوایی اصلی‌ترین دلیل بروز کتاب‌سازی
    در کشور است
    )



    عضو هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی گویا کتاب‌سازی را
    همان «خلاصه‌نویسی کتاب‌های چند هزار صفحه‌ای در 500 صفحه» به شمار می‌آورد (نگاه
    کنید به:
    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>داود آبادی: رونویسی پدیده
    نوظهور دهه 90 است/ دانشجوی امروز و سرگرمی‌ با شبکه‌های اجتماعی
    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>)



    مدیرمسئول انتشارات فدک ایساتیس یادآور می‌شود که «برای کتاب‌سازی تعاریف
    مختلفی می‌توان ارایه کرد». اما تعریف خود او،«کتاب‌سازی یعنی ارایه یک محصول
    قلابی در قالب استاندارد» آن گره‌ای را که باید باز شود کور می‌کند.



    مدرس دانشگاه اصفهان از دو نوع کتاب‌سازی، مثبت و منفی سخن می‌گوید و به
    نقل از جلال همایی، کتاب‌سازی منفی را « دزدی بی‌نام و نشان» می‌نامد (
    href="http://ibna.ir/vdcc4eqio2bqxx8.ala2.html">مدرس دانشگاه اصفهان: ذهن مخاطب به جنس تقلبی عادت
    کرده/ پدیده کتاب‌سازی از بین رفتنی است
    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>)



    به نظر مدرس پردیس فارابی دانشگاه تهران کتاب‌سازی «نتیجه گرته‌برداری،
    جعل اسناد با مطالب تکراری است». (نگاه کنید به:
    href="http://ibna.ir/vdcefp8wwjh877i.b9bj.html">خنیفر: 5/6 میلیارد تومان کتاب دانشگاهی آماده خمیر
    شدن است/ به جای رشد طولی، رشد عرضی داریم
    dir=LTR>!style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>) اما مفهوم«جعل»
    بسیار گسترده‌تر از مفهوم رایج کتاب‌دزدی است. در واقع هر کتاب‌دزدی (به مناسبت
    دیگرگون کردن نام صاحب اثر) می‌تواند به نوعی جعل محسوب شود اما هر جعلی کتاب‌دزدی
    نیست.



    در دو مصاحبۀ دیگر، بیشتر به مصادیقی از ناراستی علمی در جوامع دانشگاهی
    اشاره می‌شود و به نظر می‌رسد که هر دو کتاب‌دزدی را نیز کتاب‌سازی نامیده‌اند (
    href="http://www.ibna.ir/vdcezn8w7jh87oi.b9bj.html">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>جمشیدنژاد اول: کتاب‌سازی، نویسنده
    را از فضای نوشتن جدا می‌کند/ اهمیت ایبنا در آگاهی‌‌بخشی به مخاطب
    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>؛ href="http://www.ibna.ir/vdciuwar3t1auw2.cbct.html">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>آذرنوش: افرادی داد می‌زنند ما برای
    شما کتاب می‌نویسیم!/ ضرورت تشدید احکام قضایی برای کتاب‌سازی
    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>)



    من به هیچ روی دعوی جستجو و پژوهش کامل در این عرصه را ندارم و هر جا که
    به دسته‌بندی عوامل یا هر چیز دیگر می‌پردازم مقصودم این نیست که همۀ حالات محتمل
    و مختلف را در نظر گرفته‌ام. بی‌گمان این بحث کاستی‌های بسیار دارد و امید دارم
    همچنان که من به اشکالات و کاستی‌های بحث‌های پیشین اشاره کرده‌ام صاحب‌نظران نیز
    این پراکنده‌گویی‌ها را شایستۀ نقد بدانند؛  و نیز امید دارم در آینده‌ای نه چندان
    دور و در فرصت و فراغتی بهتر، بحثی مستند در این باره منتشر سازم.



    name="_Toc398540132">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>فهرست



    کتاب‌سازی چیست؟



    واژۀ کتاب‌سازی تا جایی که من دریافته‌ام، واژه‌ای نو در زبان فارسی به
    شمار می‌رود. به نظر شماری از اهل هنر کتاب‌سازی فرایند آماده‌سازی هنری کتاب و برابرنهاد
    Art of Bookstyle='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> lang=FA>است و بر آنند که برابر نهاد رایج‌تر Art of
    Book
    dir=RTL> یعنی«کتاب‌آرایی» به اندازۀ کتاب‌سازی دقیق نیست.



    البته پیداست که در نوشتۀ حاضر با این مفهوم مثبت کتاب‌سازی سر و کار
    نداریم.



    من با پیشنۀ دانشنامه‌نگاری، فرهنگ‌نویسی و البته تحصیل آکادمیک در حوزۀ
    علوم پایه و مهندسی، عادت کرده‌ام که پیش از ورود به هر بحث، اصطلاحات پایۀ مرتبط
    با آن بحث را تعریف کنم. پس اکنون نیز با تعریفی »دانشنامه‌ای/فرهنگ‌نامه‌ای»
    مقصود خود از واژۀ کتاب‌سازی را روشن می‌کنم.



    width=16 height=21
    src="2186-کتاب‌سازی%20و%20کتاب‌دزدی؛%20همسانی‌ها%20و%20دگرسانی‌ها_files/image001.png">
    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب‌سازیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>: فرایند شکل‌دهی به تمام
    یا بخش مهمی از یک اثر صرفاً با کنار هم «چیدن» آثار و اندیشه‌های دیگران با ذکر نام
    آنان اما بدون کمترین نوآوری، یا انتشار دوبارۀ تمام یا بخش مهمی از یک اثر یا
    مجموعه‌ای از چند اثر خود بدون افزودن نکاتی تازه یا اصلاحات محتوایی و ساختاری
    چشمگیر اما با عنوانی نو و انتشار اثر به نام خود یا دیگری چندان که حاصل کار مزیتی
    برای مخاطب دربر نداشته باشد.



    یکی از وجوه تمایز «آنچه از این تعریف برمی‌آید» با استنباط‌های دیگران
    از اصطلاح «کتاب‌سازی» آن است که حاصل فرایند صرفاً به آنچه که ما عادتاً آن را
    «کتاب» می‌نامیم منحصر نمی‌شود. در واقع در اصطلاح «کتاب‌سازی»، «کتاب» توسعاً به
    معنی «اثر» به کار رفته است. حاصل کار می‌تواند، کتاب سنتی یا دیجیتال، مقاله‌ای
    در یک مجله یا مقاله/یادداشتی در وبگاه یا وبلاگ شخصی، جزوۀ درسی، یک یا چند شماره
    از یک مجله یا روزنامه، مجموعه‌ای دربردارندۀ چندین و چند عکس، نقاشی یا خطاطی
    همراه با توضیحاتی دربارۀ آنها یا هر چیز دیگر باشد.



    با این تعریف از «ساخت» اصطلاحاتی چون «مقاله‌سازی»، «جزوه‌سازی»، «مجله‌سازی»
     و «چیز سازی!» بی‌نیاز می‌شویم؛ و به گمانم باید هم چنین باشد زیرا مسألۀ مهم در
    این میان عوامل وادارنده و بازدارندۀ این فرایند هستند و نه شکل و شمایل و قالب
    محصول نهایی.



    نکتۀ دیگر آنکه در این تعریف یکی از مهم‌ترین مصادیق کتاب‌سازی که کمتر
    مورد توجه قرار می‌گیرد لحاظ شده است و آن این که اگر یک نفر با به هم چسباندن چند
    مقاله یا بخش‌هایی از چند کتاب خود کتابی جدید پدید آورد، یا کتاب خود را صرفاً با
    تغییر نام و بدون اصلاحات شایسته در محتوا یا ساختار ارائه کند، کتاب‌سازی کرده
    است. اما اگر همو، مثلاً چندین منبع مهم بیابد که در محکم‌تر شدن استدلال‌های او
    در کتاب/مقالۀ نخست مؤثر باشد یا ساختار اثر را به دلایل موجه تغییر اساسی دهد
    (مثلا با هدف تسهیل آموزش کتاب) یا اگر کسی مقالات خود یا کسی دیگر را که طی سال‌های
    دراز در مجلات و دانشنامه‌های مختلف نوشته شده‌اند گردآوری و با نظم و ترتیبی مشخص
    و منطقی و با افزودن نمایه‌هایی سودمند (این یکی خیلی مهم است) در یک مجموعه منتشر
    کند نمی‌توان کار او را کتاب‌سازی شمرد. همچنین است اگر کسی مقاله‌ای را که پیش‌تر
    به صورت کاغذی منتشر کرده است در یک وبگاه/وبلاگ منتشر سازد. این را نیز نمی‌توان
    با تعریف یاد شده کتاب‌سازی به شمار آورد زیرا انتشار این مقاله به این صورت، مزایایی
    بی‌گفتگو برای خواننده/مخاطب در بر دارد. دسترسی او به مقاله آسان و غالباً رایگان
    می‌شود و بهره‌مندی او نیز بیشتر خواهد شد. زیرا می‌تواند از امکانات جستجو در
    نسخۀ دیجیتال بهره ببرد در حالی که در نسخۀ چاپی این جستجو به نمایه‌ها و سرفصل‌ها
    منحصر است.



    نکتۀ دیگر این تعریف آن که دیگر مهم نیست که اثر با چه تعبیری به یک نفر
    نسبت داده شود. مؤلف، گردآورنده، «به کوشش ...» یا هر چیز دیگر.



    name="_Toc398540133">فهرست



    کتاب‌دزدی و تفاوت آن
    با کتاب‌سازی



    در ادامه با تعریفی «دانشنامه‌ای/فرهنگ‌نامه‌ای» مقصود خود از واژۀ کتاب‌دزدی
    را روشن می‌کنم.



    کتاب‌دزدی: بهره‌گیری از اندیشه دیگران بدون اشارۀ روشن بر چگونگی و میزان این
    بهره‌گیری.



    این بهره‌گیری ممکن است همچون سخن‌ربایی (تکرار واژه‌به واژه یا با تغییرات
    ناچیز یک متن) کاملاً روشن و آشکار باشد یا همچون وام‌گیریِ مبانی فکری یک پژوهش، به
    آسانی در نظر نیاید.



    در این تعریف هم نکته‌ای مهم گنجانده شده که معمولاً کمتر بدان توجه می‌شود
    و آن این که اگر نویسنده‌ای از مأخذی یاد کند اما میزان وام‌داری خود به آن را
    کمتر از آنچه هست نشان دهد  بازهم «کتاب‌دزدی» کرده است. مثلاً اگر نویسنده‌ای
    سخنی یا دیدگاهی را از مقاله‌ای وام گرفته و در بندی از  اثر خود بگنجاند، اما
    ارجاع به آن مقاله را در جایی از همان بند بیاورد که بسیاری از خوانندگان بخشی از
    دیدگاه یاد شده در مأخذ را از آن خود نویسنده پندارند یا حتی دربارۀ این که چه کسی
    صاحب اصلی آن دیدگاه است تردید کنند، آنگاه باید آن نویسنده را کتاب‌دزد به شمار
    آورد.



    با مقایسۀ تعاریف انتحال و کتاب‌سازی می‌توان دریافت که کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی
    به قول فلاسفه «عموم و خصوص من وجه» هستند یعنی یک نفر می‌تواند بدون ارتکاب به کتاب‌سازی،
    کتاب‌دزدی کند یا می‌تواند کتاب‌ساز لقب گیرد بی‌آنکه کتاب‌دزدی کرده باشد و صد
    البته می‌تواند بدین هر دو گوهر خود را بیاراید!



    در این روزگار کسانی هستند که مقالات چاپ شدۀ این و آن را یک جا گرد می‌آورند
    و بدون اجازۀ صاحبانشان چاپ می‌کنند (این امر خصوصاً در جشن‌نامه‌ها و بزرگ‌داشت‌ها
    خیلی رایج است). این کار، اگر گردآورنده ،
    style='font-size:16.0pt;font-family:YKMitra'> style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>مقالات را به خود یا دیگری نسبت دهد
    کتاب‌دزدی است؛ اما اگر آن‌ها را به نام صاحبان اصلی منتشر کند کتاب‌سازی است. در
    این حالت کتاب‌ساز گرچه بی‌گمان حقوق مادّی صاحبان آثار را به هیچ شمرده اما «اصل
    مالکیت صاحبان آثار» را منکر نشده است. هر چند اگر باریک‌تر بنگریم برخی توابع
    مالکیت معنوی نقض شده است. اجازه دهید مقصود خود را در این مورد با اشاره به نمونه‌ای
    رخ‌داده روشن کنم.



    روزنامۀ دنیای اقتصاد در هشتم اسفند 1392 در شمارۀ 3147 خود یکی
    از مقالات بسیار قدیمی مرا که با عنوان «الجماهر فی الجواهر» برای درج در فرهنگ
    آثار ایرانی اسلامی
    ، نوشته شده بود نه تنها بدون اجازه که بدون اطلاع من آن هم
    با عنوان برساخته، «مقتصدپسند» و بازاریِ
    href="http://www.donya-e-eqtesad.com/news/788314/">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>دانشمند گوهرشناس: نگاهی به کتاب
    الجماهر فی‌الجواهر ابوریحان بیرونی
    منتشر کرد.



    در آغاز این مقاله نام من به عنوان مؤلف اما با معرفی نادقیق (به عنوان«دکترای
    تاریخ» ) قید شده بود. این اقدام بی‌گمان از مصادیق کتاب‌سازی است (البته اگر کتاب‌سازی
    را آن‌گونه که پیشتر گفته شد تعریف نمی‌کردیم اکنون باید می‌گفتیم: روزنامه‌سازی!)
    اما نمی‌توان آن را سرقت علمی دانست چون نام صاحب اثر هرچند نه چنان که باید و
    شاید! اما به هر حال آمده است. بی‌توجهی به حقوق مادّی نویسنده کمترین اشکال این
    کار ناپسند است. اما اشکالات دیگری نیز وجود دارد:



    1. چاپ و انتشار اثر در کتاب یا روزنامه، بدون اجازه مؤلف جایز نیست. شاید
    نویسنده به هر دلیل نخواهد با آن مؤسسه یا ناشر یا روزنامه (در این مورد: دنیای
    اقتصاد) همکاری کند (همچنان که من نیز نمی‌خواستم. همکاری که اجباری نیست! و
    صادقانه بگویم انتشار مقاله‌ای در تاریخ علم را در یک روزنامۀ غیر تخصصی دون شأن
    خود می‌دانم ) اما  انتشار این مقاله موجب می‌شود که مؤلف و ناشر در میان مخاطبان
    «همکار» جلوه کنند! در واقع مقاله چنان آغاز می‌شود که گویی من خود مقاله را برای
    روزنامۀ دنیای اقتصاد نوشته و فرستاده‌ام.



    2. همواره این احتمال وجود دارد که نویسنده پژوهش‌های پیشین خود را تکمیل،
    اصلاح و چه بسا زیر و رو کرده و دوباره منتشر کرده باشد. چاپ مجدد روایت پیشین آن
    اثر خوانندگان را در این که کدام روایت نظر نهایی نویسنده است به اشتباه می‌اندازد.



    3. تغییر عنوان اثر بدون اجازۀ مؤلف جایز نیست.



    4. از همه مهم‌تر آنکه انتشار دوبارۀ این مقاله (آن هم با عنوانی نو!) موجب
    می‌شود که خوانندگان بی‌خبر از اصل ماجرا، نویسندۀ بی‌نوا را به کتاب‌سازی متهم
    کنند.



    جالب آنکه روزنامۀ دنیای اقتصاد در شرایطی این کار را کرده است که حتی
    اگر خود من بخواهم این مقاله را در مجموعۀ مقالات خود یا جایی دیگر منتشر کنم،
    باید از ناشر فرهنگ آثار ایرانی-اسلامی اجازۀ کتبی بگیرم!



    البته ناگفته نماند که تماس‌های مکرر من برای اعتراض به این کار به جایی
    نرسید و حتی سردبیر محترم روزنامه شأن خود را اجل از آن دانست که برای این کتاب‌سازی
    گستاخانه پاسخی در خور بدهد. و رئیس روابط عمومی روزنامه نیز می‌خواست این نکته را
    القاء کند که من باید به مناسبت انتشار مقاله‌ام در روزنامۀ معتبر «دنیای اقتصاد»
    که «اقتصاددانان گوشه و کنار دنیا» برای انتشار مقاله در آن سر و دست می‌شکنند
    خوشحال باشم!



    جالب تر از همه این که حتی اگر دست‌اندرکاران روزنامۀ دنیای اقتصاد می‌خواستند،
    نمی‌توانستند مثلاً با درج توضیحی در این باب و خدای ناکرده پوزش‌خواهی از
    نگارنده، آب رفته را به جوی بازگردانند زیرا این مقاله در کنار سایر نوشته‌های این
    روزنامه در وبگاه
    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>مگیرانlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> درج و در وبگاه href="http://www.irannamaye.ir/article/view/2548109/">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ایران‌نمایهlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> نمایه شده بود.



    name="_Toc398540134">فهرست



    عوامل رواج کتاب‌سازی و
    کتاب‌دزدی



    کتاب‌سازی و انتحال دو رفتار ناپسند هستند که میزان رواج آنها در یک
    جامعه همچون همۀ رفتارهای دیگر (پسند یا ناپسند) تابعی از چندین عامل وادارنده و
    بازدارنده است. یافتن همۀ این عوامل و تعیین میزان وادارندگی یا بازدارندگی هر یک
    نیازمند پژوهش آماری گسترده‌ای است که تا کنون صورت نگرفته یا دست کم برای
    پژوهشگری کمابیش مستقل همچون من دست‌یاب نیست.



    name="_Toc398540135">فهرست



    عوامل وادارنده



    مسلماً یکی از انگیزه‌های اصلی انسان برای پدید آوردن و انتشار یک اثر
    «آرزوی نامبردار شدن (چه نیک و چه بد!) و رسیدن به مدارج علمی و اجتماعی بالاتر و
    بهره‌مندی از مزایای مادی و معنوی این ارتقاء» است که نمی‌توان آن را ناپسند شمرد.
    اما اگر این آرزو با این عوامل همساز گردد به کتاب‌سازی یا کتاب‌دزدی خواهد
    انجامید.



    1. فرصت، همت یا مایۀ علمی اندک برای پژوهش



    مایۀ علمی اندک را می‌توان از توابع فرصت یا همت اندک به
    شمار آورد زیرا مایۀ علمی جز با صرف وقت و همت گماشتن در راه پژوهش فراهم نمی‌آید.



    2. معیارهای سطحی و نادرست ارزیابی آثار



    ارزیابی آثار اگر به درستی انجام شود می‌تواند عاملی بازدارنده به شمار
    آید اما ارزیابی بر اساس معیارهای نادرست بی‌گمان بدتر از نبود هرگونه ارزیابی
    است. زیرا این گونه ارزیابی‌ها نه تنها راه کج را به همگان نشان می‌دهد  بلکه آنها
    را به پیمودنش تشویق می‌کند.



    3. dir=RTL>داوری
    ارزش آثار بر اساس روابط و نه ضوابط



    این گونه ارزیابی‌ها بیشتر در زمینۀ جوایز علمی و ادبی، یا ارزیابی آثار
    شایستۀ انتشار در مجلات علمی-پژوهشی یا ناشران بهره‌مند از کمک دولتی نمود دارند.



    شمار کتاب‌های کم‌ارزش و بی‌ارزشی که گاه سراپا کتاب‌سازی و گاه کتاب‌دزدی
    بوده‌اند و از گردش روزگار جایزه‌ای نیز نصیب آنها شده است نباید کم باشد! در برخی
    موارد ماجرا چندان اظهر من الشمس است که به هیچ روی نمی‌توان جایی برای اشتباه در
    داوری در نظر گرفت.



    در یک مورد که در همین دورۀ اخیر جایزۀ کتاب سال رخ داد، کتابی که از
    حوزۀ علوم و فنون امتیاز لازم را کسب نکرده بود بر اساس «ضوابط!» از حوزه‌ای دیگر
    سر برآورد و «شایستۀ تقدیر» لقب گرفت. در حالی که بخش اعظم این کتاب از مصادیق کتاب‌سازی
    و مابقی نیز کتاب‌دزدی بود! شگفت آنکه ناشر این کتاب پیش از آن ویژه‌نامه‌ای در کتاب‌سازی
    و  انتحال منتشر کرده بود و به اصطلاح کتاب‌سازی‌ستیز به شمار می‌آمد، اما به رغم
    توصیۀ شماری از اهل فن، و به رغم آوازۀ صاحب اثر در عرصۀ کتاب‌سازی، این کتاب را
    منتشر کرد و صد البته «خیلی زود»، اما « خیلی دیر!» از کرده پشیمان شد.



    name="_Toc398540136">فهرست



    عوامل بازدارنده



    1. dir=RTL>قانون



    نفس تصریح قانون بر «جرم» به شمار آمدن هر رفتار ناپسند و از جمله کتاب‌سازی
    و انتحال بازدارنده‌ای مهم به شمار می‌آید حتی اگر مجازاتی که برای آن در نظر
    گرفته می‌شود ناچیز باشد. ناگفته پیداست که در نظر گرفتن مجازات‌های سنگین‌تر نقش
    بازدارندگی قانون را پررنگ‌تر می‌کند.



    قوانین را البته می‌توان به دو دسته تقسیم کرد:



    1-1. قوانین مدنی (شامل حال همگان)



    1-2. قوانین دانشگاهی (شامل حال اعضاء و وابستگان جامعۀ دانشگاهی)



    تنبیه‌های قوانین دانشگاهی علی‌القاعده متناسب با همین جامعه باید باشد.
    مثلاً بسته به شدت و گستردگی رفتار ناپسند باید مجازات‌هایی چون تنزل رتبه و پایه
    و حتی اخراج از جامعۀ دانشگاهی در نظر گرفته شود (البته شما این بند را به حساب
    خیال‌بافی و چه بسا آشفته‌گویی من بگذارید!).



    2. dir=RTL>شرع
    و عرف



    شرع و عرف هم به طور مستقیم با تعریف هنجارهای اخلاقی و هم از راه تأثیری
    که در تدوین قانون دارند مجموعه‌ای از عوامل بازدارنده را پدید می‌آورند.



    3. dir=RTL>اخلاق
    علمی



    اخلاق علمی جامعۀ دانشگاهی و بازار نشر ایران می‌تواند هم متأثر از اخلاق
    عرفی و شرعی باشد و هم از منشورهای اخلاق علمی کشورهای پیشرو در این حوزه، الگو بگیرد.
    در حالت ایده‌آل منشور اخلاق علمی بخشی از قوانین دانشگاهی است.



    4. dir=RTL>نقد
    علمی



    متأسفانه جامعۀ علمی ما به نقد آثار توجه شایسته نشان نمی‌دهد و در
    بسیاری از موارد نیز نقد بیشتر به تسویه حساب شخصی شبیه است تا نقد علمی.



    5. dir=RTL>آگاهی
    مخاطبان



    این عامل بازدارنده تفاوتی ماهوی با عوامل دیگر دارد و من گمان دارم که
    در یک جامعۀ علمی ایده‌آل باید مهم‌ترین نقش بازدارندگی را ایفا کند. اگر شمار
    کتاب‌خوانان زبردست جامعۀ ما آن هم از آن نوع که در فرهنگ غربی اصطلاحاً
    dir=LTR>good reader نامیده می‌شود در هر حوزه‌ای
    قابل توجه باشد، کتاب‌ساز و کتاب‌دزد در کمترین زمان رسوا می‌شوند.



    از میان عوامل پیشین شاید نقد علمی نیز در سطحی بسیار محدودتر همین پیامد
    را داشته باشد اما حتی نوشته شدن نقد نیز به تنهایی و بدون وجود مخاطبان آگاه نمی‌تواند
    تأثیری مهم داشته باشد. در نتیجه از میان عوامل بازدارنده، آگاهی مخاطبان تنها
    عاملی است که به نوعی در عوامل وادارنده نیز تصرف می‌کند و نقش آنها را کاهش می‌دهد.
    زیرا اگر قرار باشد که کتاب‌سازی کتابی بسازد یا کتاب‌دزدی کتابی بدزدد و بی‌درنگ شمار
    بسیاری از خوانندگان این کار ناپسند او را دریابند آن کتاب‌ساز یا کتاب‌دزد حتی از
    شهرت موقتی (مثلاً تا روشن شدن نیرنگ او پس از انتشار نقدی جاندار) نیز بی‌بهره می‌ماند
    و پیامد این کار برای او جز رسوایی نخواهد بود.



    6. dir=RTL>آموزش



    این عامل نیز تفاوتی بنیادین با همۀ عوامل دیگر دارد. آموزش در واقع پایه
    و اساس پدید آمدن عوامل پیشین است. شمار خوانندگان آگاه، باریک‌ بین و نکته‌سنج جز
    با آموزش افزایش نمی‌یابد. نوشتن نقد علمی نیاز به آموزش اصولی دارد. آشنایی با
    قانون، شرع، عرف و اصول اخلاق علمی نیز نیازمند آموزش است.



    متأسفانه در کشور ما نقش آموزش در پایبندی به «راستی علمی» (dir=LTR>academic integritystyle='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>) و مهم‌تر از
    آن شناخت مصادیق مختلف «ناراستی علمی» (
    academic dishonestydir=RTL>dir=RTL>) و از جملۀ آنها کتاب‌دزدی و کتاب‌سازی همواره نادیده گرفته شده
    است. در وبگاه بسیاری از دانشگاه‌های معتبر جهان به سادگی می‌توان منشور اخلاق
    علمی آن دانشگاه و گاه کلاس‌های مجازی آموزش در این زمینه را یافت. یکی از کامل‌ترین
    منشورها و راهنماهای «راستی علمی» را می‌توان از وبگاه دانشگاه کانادایی یورک یافت
    (نگاه کنید به: href="http://www.yorku.ca/tutorial/academic_integrity/index.html">dir=LTR>Academic Integrity Tutoriallang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>).
    اما ما چه کرده‌ایم؟



    یکی از اسناد مهم «راهنمای راستی علمی» در این وبگاه «href="http://www.yorku.ca/tutorial/academic_integrity/acadintechecklist.html">lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>چک‌لیست راستی علمیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>» است که دانشجو موظف است
    هنگام تحویل تکالیف دانشجویی به استاد، یکایک موارد آن را علامت بزند و فرم امضا
    شده را ضمیمۀ تکلیف خود کند (نگاه کنید به href="http://www.yorku.ca/tutorial/academic_integrity/acadintechecklist.html">dir=LTR>Academic Integrity Checklistlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>).



    name="_Toc398540137">فهرست



    پیامدهای کتاب‌سازی
    نامیدن انتحال



    شاید برای برخی این پرسش پیش آید که چرا باید این چنین به تفصیل دربارۀ
    تمایز میان کتاب‌سازی و انتحال بحث شود؟ مگر نه این است که مفهوم اصطلاح، یک
    قرارداد است؟ پس می‌توان کتاب‌سازی را چنان تعریف کرد که انتحال را نیز دربر
    بگیرد.



    به گمان من کاربرد کتاب‌سازی در مفهوم انتحال را باید یک آسیب فرهنگی جدی
    به شمار آورد. اصولاً انتخاب هر نامی برای انتحال که محترمانه‌تر از «سرقت علمی» یا
    به تعبیر من «کتاب‌دزدی» باشد پیامدهایی ناخوشایند دارد زیرا با کنار رفتن بار
    معنایی بازدارندۀ واژه«سرقت» یا «دزدی»، مسلما زشتی این کار نزد همگان کمتر به چشم
    می‌آید و به تضعیف عوامل بازدارنده در برابر عوامل وادارنده می‌انجامد



    هر چند من معمولاً مقایسه‌های عوامانه را در موضوعات علمی ناپسند می‌شمارم
    ولی عجالتاً مقایسه‌ای بهتر از این به نظرم نمی‌رسد. زیرا ناپسندی خود این مقایسه
    می‌تواند در نشان دادن ناپسندی کتاب‌سازی نامیدن کتاب‌دزدی مؤثر باشد!



    شما به ندرت کسی را می‌یابید که اگر به او گفته شود «دروغ‌گو» خشمگین یا
    دست کم ناراحت نشود. اما بسیار دیده‌ایم که فردی با دروغ کسی را می‌فریبد و سپس با
    «سر کار گذاشتن!» نامیدن این دروغ‌گویی آن را نشانۀ هوشمندی خود و حماقت فرد مقابل
    به شمار می‌آورد و با افتخار از این دروغ‌گویی داد سخن سر می‌دهد!



    name="_Toc398540138">فهرست



    ساز و کار انتشار کتاب‌های
    ساختگی یا سرقتی



    در این باره نیز من به هیچ وجه دعوی جستجوی کامل ندارم و فقط به برخی
    سازوکارهای آشکار اشاره می‌کنم.



    ساز و کار انتشار این گونه آثار در بخش دولتی و خصوصی کاملاً متفاوت است.



    مدرس پردیس فارابی دانشگاه تهران در مصاحبه با ایبنا گفته است: « به یکی
    از ناشران معتبر دانشگاهی مراجعه کردم که بیان کرد، 5/6 (احتمالاً: 5 تا 6) میلیارد
    تومان کتاب آماده خمیر در انبار دارم» (نگاه کنید به:
    href="http://ibna.ir/vdcefp8wwjh877i.b9bj.html">خنیفر: 5/6 میلیارد تومان کتاب دانشگاهی آماده خمیر
    شدن است/ به جای رشد طولی، رشد عرضی داریم
    dir=LTR>!style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>). در این باره
    باید بی‌گمان بود که بسیاری از این آثار شایستۀ خمیر شدن، از آغاز نیز شایستۀ چاپ
    نبوده‌اند و ناگفته پیداست که این «ناشر دانشگاهی» برای انتشار آنها ضابطه‌ای جز
    «ارزش ذاتی» کتاب را در نظر گرفته است.



    ناشر خصوصی صدالبته هرگز به هزینۀ خود چنین کاری یا به عبارت دقیق‌تر
    «چنین اشتباهی» (دست کم تا این حد فجیع!) نمی‌کند. البته بسیارند ناشران خصوصی که
    آثار «دلباختگان نویسندگی!» را که معمولاً نباید جز کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی باشد،
    با گرفتن همۀ هزینۀ چاپ و صد البته سود لازم! از خود نویسنده، «می‌چاپند!». اما در
    موارد دیگر، رویۀ رایج در میان ناشران خصوصی آن است که فقط کتاب‌هایی را که بی‌گمان
    پرفروش هستند چاپ کنند. محتوای کتاب هم مهم نیست: ترجمۀ چندین و چندم کتاب‌های هری‌پاتر
    باشد، یا چند ترجمۀ همزمان زندگی‌نامۀ استیو جابز و یا حتی «تصحیحی جدید!» از
    شاهنامۀ فردوسی که به لطف جادوی آن حکیم بزرگوار هیچ چاپ آن «مرغوب یا نامرغوب» و
    «مطلوب یا نامطلوب» بر زمین نمی‌ماند.



    name="_Toc398540139">فهرست



    تأثیر ناچیز مبارزه با کتاب‌سازی
    و کتاب‌دزدی



    در چند سال اخیر برخی مؤسسات فرهنگی کوشیده‌اند تا در حد توان با کتاب‌سازی
    و کتاب‌دزدی مبارزه کنند. حاصل برخی از این تلاش‌ها در قالب چند ویژه‌نامۀ «کتاب‌سازی
    و انتحال» و ویژه‌نامه‌های نقد منتشر شده است. اما این تلاش‌ها به گمان من به
    دلایل زیر چندان موفق نبوده‌اند.



    1. dir=RTL>دست‌اندرکاران
    شناخت کافی از این حوزه نداشته‌اند در نتیجه می‌بینیم که نگارندگان برخی از این
    نوشته‌های کتاب‌سازی‌ستیزانه خود کتاب‌دزد یا کتاب‌ساز هستند یا دست کم از متهمان
    نامی این جرایم به شمار می‌آیند.



    مثلاً یکی از فیلتر شدن یک سایت تقلب‌ستیز می‌نالد در حالی که خود مقاله‌ای
    منتشر کرده است که با «رعایت همۀ استانداردهای کتاب‌دزدی!» فراهم آمده. مثال‌هایی
    روشن‌تر را در ادامه خواهم آورد.



    2. برخی از نویسندگان یا مصاحبه شوندگان نیز همچون دست‌اندرکاران تنظیم این
    مجموعه‌ها صلاحیت لازم در این زمینه را نداشته‌اند و در نتیجه حاصل کار نیز چندان
    به کار نیامده است.



    3. برخی از این مجموعه‌ها آشکارا با شتاب بسیار فراهم آمده‌اند.



    اگر موارد فوق را با عوامل وادارنده به کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی مقایسه
    کنید به مشابهت بسیار میان آنها پی خواهید برد.



    name="_Toc398540140">فهرست



    نقدی بر دیدگاه‌های
    دیگر



    من به عنوان دو مورد بارز از تلاش‌های نه چندان موفق در زمینۀ مبارزه با کتاب‌سازی
    و کتاب‌دزدی ترجیح می‌دهم بر خلاف دیگران که در این گونه موارد از «سوم شخص» مایه
    می‌گذارند، دقیقاً از خبرگزاری ایبنا و خانۀ کتاب (که من آنها را دست کم به دلیل
    اشتراک ساختمان محل استقرار همزاد می‌دانم) شاهد بیاورم.



    1. dir=RTL>شمارۀ
    197 کتاب ماه کلیات



    بخش عمدۀ شمارۀ 197 کتاب ماه کلیات به موضوع کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی
    اختصاص یافته در حالی که خوانندۀ آگاه و باریک‌بین (یا همان
    good
    reader
    ) خیلی زود رگه‌هایی از این دو رفتار
    ناپسند را در همین شماره درمی‌یابد. مگر نه این است که شتاب بسیار یکی از مهم‌ترین
    عوامل وادارنده به کتاب‌سازی است. این هم نشانه‌هایی بی‌گفتگو از شتاب بسیار:



    1-1. dir=RTL>در
    ستون اول صفحۀ 52 این ویژه‌نامه (پیش از مشخصات مآخذ یکی از مقالات و درست زیر
    واژۀ مآخذ) عبارت زیر می‌درخشد که جداً مایۀ انبساط خاطر است:



    با سلام، مؤلف محترم لطفاً صفحاتی را که از مجلات استفاده کرده‌اید به
    پایان منابع آنها اضافه کنید. با تشکر



    از شما می‌پرسم، دست‌اندرکاران مجله تا چه اندازه در انتشار این شماره شتاب
    داشته‌اند که این جمله را که در واقع نامۀ آنها به نویسنده است در آغاز مآخذ ندیده‌اند.
    اصلا این جمله چگونه سر از این جا درآورده است!  از آن جالب‌تر این که از همین
    جمله می‌توان دریافت که نویسندۀ مقاله‌ای در کتاب‌سازی گویا خودش منابع خود را
    چنان که باید و شاید معرفی نکرده است!



    1-2. بسیاری از سرصفحه‌ها و برخی از کنارنویس‌ها غلط هستند  (مثل
    صفحۀ 37 و به ویژه بیشتر صفحات 64 به بعد)



    1-3. بسیاری از سوتیترها بی‌آنکه مفهومی مستقل داشته باشند عیناً
    از متن «چسب و قیچی» (
    Copy and Pastelang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>)dir=LTR> dir=RTL>dir=RTL> شده‌اند. در حالی که سوتیتر باید به تنهایی و بدون نیاز به مطالعۀ
    متن قابل فهم باشد (یعنی فلسفۀ وجودی سوتیتر این است که خواننده‌ای بدون خواندن
    متن بتواند از صرفا با خواندن آنها از محتوای مقاله اطلاعاتی ارزشمند کسب کند).



    2. dir=RTL>خبرگزاری
    ایبنا



    2-1. dir=RTL>کمک
    به کتاب‌سازان!



    خبرگزاری ایبنا در بسیاری از موارد با شماری از نامداران کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی
    مصاحبه کرده و در بسیاری از موارد مُبلّغ حاصل کارگاه کتاب‌سازی/کتاب‌دزدی آنان
    بوده است. به طور مثال به یکی از آنان 28 عنوان اختصاص یافته است. فقط به فاصلۀ
    اندک میان برخی از این خبرها یا مصاحبه‌ها توجه کنید: 5 بار از 4 مرداد تا 5
    شهریور 1391 ( در تاریخ‌های
    04/05/1391 ، 08/05/1391 ، 14/05/1391 ، 21/05/1391 و 05/06/1391)
    و 3 بار در فاصلۀ 5 تا 20 خرداد 1393 (05/03/1393، 18/03/1393 و 20/03/1393). برخی
    از این‌ها خبر انتشار کتابی از او و برخی دیگر وعدۀ انتشار کتاب دیگر او در آینده
    نزدیک است. فقط با نگاهی به همین خبرها به خوبی می‌توان دریافت وقتی کسی تقریباً
    دربارۀ «همه چیز»، «چیز» می‌نویسد و صدالبته در انتشاراتی که خودش «زده!» است آنها
    را چاپ می‌کند دست کم کتاب‌ساز است.



    2-2. dir=RTL>مصاحبه
    با افراد غیر متخصص و انتشار دیدگاه‌های غیر تخصصی



    پیش از این در همین وبگاه و هنگام بحث دربارۀ «ترجمه از فارسی» که به غلط
    به «ترجمۀ معکوس» مشهور شده است به برخی از این نظرات غیر کارشناسانه اشاره کرده
    بودم (نسخۀ یکپارچۀ این مصاحبه را در اینجا بخوانید:
    lang=FA dir=LTR> href="http://biruni.kateban.com/entry2165.html"
    title="ترجمۀ معکوس اصطلاحی است که اخیراً به اشتباه برای ترجمه از فارسی به زبان‌های دیگر به کار می‌رود. برخی از دست‌اندرکاران و صاحب‌نظران حوزۀ نشر بر این باورند که رونق دادن به ترجمۀ فارسی وظیفۀ حوزۀ نشر است و از این رو در پی چاره‌جویی برای آن هستند. اما گمان ..">lang=FA dir=RTL style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ترجمۀ معکوس یا
    ترجمه از فارسی:آیا رونق دادن به ترجمه از فارسی در حیطۀ اختیار، توان و وظیفۀ حوزۀ
    نشر است؟
    )



    در مورد کتاب‌سازی و کتاب‌دزدی وضع چندان بهتر نیست (بخشی از انتقادات
    خود به شیوۀ کار خبرگزاری ایبنا را در آغاز بحث آورده‌ام).



    مثلاً رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران معتقد است که «نمی‌توان
    براساس تک مشاهده‌ها به اثبات وجود پدیده کتاب‌سازی رسید». (نگاه کنید به:
    href="http://www.ibna.ir/vdcf1td00w6dxxa.igiw.html">dir=LTR> رئیس پژوهشگاه علوم و فناوری اطلاعات ایران: نمی‌توان با تک‌
    مشاهده‌ها وجود کتاب‌سازی را اثبات کرد
    )کسی که با مقدمات منطق آشنا باشد می‌داند که ما سه
    نوع صور داریم: صور عمومی، صور وجودی و صور صفر. برای «رد» صور عمومی و صور صفر
    کافی است یک مثال نقض آورده شود. اما برای اثبات صور وجودی یک مثال کافی است. 
    گزارۀ «پدیدۀ کتاب‌سازی وجود دارد» نیز یک صور «وجودی» است و بر خلاف تصور این
    مسؤول محترم نه تنها «تک‌مشاهده‌ها» بلکه «تک‌مشاهده‌»ای برای اثبات آن کفایت می‌کند.



    ایشان در پاسخ به خبرنگار ایبنا که پرسیده بود



    «... بار‌ها منابعی از ناشران مختلف معرفی کرده‌ام که محتوایی کاملا
    تکراری داشته‌اند. به‌عنوان نمونه با موضوع روش تحقیق نسخه‌های زیادی به چاپ رسیده
    که تعاریف مشابهی از روش تحقیق ارائه می‌کنند به‌طوری‌که مخاطب احساس می‌کند مطلب
    جدیدی را دریافت نکرده است. آیا این موضوع مصداقی از کتاب‌سازی نیست؟»



    پاسخ می‌دهد که:



    «برای بررسی یک موضوع سه رویکرد کمی، کیفی و ترکیبی وجود دارد. طرح یک
    مساله باید براساس یک رویکرد و یک روش باشد. صحبت‌های شما باز از نظر علمی قابل
    پذیرش نیست. من از شما درباره روش نمونه‌گیری و جامعه آماری می‌پرسم. مطلبی که می‌فرمایید
    بنیان پژوهشی و علمی ندارد
    dir=LTR>.»



    که این نیز آشکارا نشانۀ آن است که ایشان بحث دربارۀ «وجود» را از بحث
    دربارۀ «کمّ و کیف» باز نمی‌شناسند.



    «وجود» پدیدۀ کتاب‌سازی به روشنی روز است، اما آنچه که نیازمند پژوهش و
    به تعبیر ایشان «بررسی کمی، کیفی و ترکیبی» است، میزان رواج این پدیده در اقشار
    مختلف جامعه است. مثلا اگر کسی بخواهد دربارۀ میزان رواج کتاب‌سازی و انتحال در
    میان دانشگاهیان سخن بگوید، حق ندارد از واژه‌هایی چون  «کم»، «بیش»، «کمابیش!» و
    مانند آن استفاده کند. بلکه باید پیش از آن بررسی شود که چند درصد از کتاب‌های
    دانشگاهیان کتاب‌سازی و چند درصد از آنها کتاب‌دزدی است. و سپس گفته شود که مثلاً
    «کمتر از 5٪ از کتاب‌های دانشگاهی حاصل کارگاه‌های کتاب‌سازی است» (آرزومندم که
    چنین باشد!)



    در مصاحبه‌ای دیگر، عضو هیات مدیره انجمن فرهنگی ناشران کتاب دانشگاهی که
    باید فردی آگاه در این حوزه باشد، بر آن است که «موضوع کتاب‌سازی در سال‌های 74 و
    75 در حوزه پزشکی رواج پیدا کرد. اصلی‌ترین دلیل بروز این پدیده را می‌توان در
    گرانی کاغذ دانست». هر چند پس از آن اشاره‌ای به گرایش دانشجویان پزشکی به
    نمره‌گرفتن نیز دارد (نگاه کنید به:
    href="http://www.ibna.ir/vdcbasb5grhbgfp.uiur.html">style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>داود آبادی: رونویسی پدیده نوظهور
    دهه 90 است/ دانشجوی امروز و سرگرمی‌ با شبکه‌های اجتماعی
    lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>). اما آیا واقعاً عامل
    اصلی معضلی چنین پیچیده و بغرنج، گرانی کاغذ (و احتمالاً راه درمانش ارزان کردن
    آن) است؟ کاش این چنین بود!



     








    دوشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۲۱
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت

    عابدینی
    ۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۱۶
    سلام، به کار بردن اصطلاح کتاب دزدی هم ناهمگون و هم نازیباست، کتاب دزدی هیچگاه در ذهن خواننده سرقت علمی را متبادر نمیسازد و نوعی هجو اصطلاحی است.
    سالاری
    ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۷:۳۶
    به نظر من نباید اصطلاح کتاب‌سازی را به عنوان جایگزینی برای اصطلاح درست و دقیق سرقت ادبی به کار ببریم. کتاب‌سازی به دانش و ذوق هنری نیاز دارد و همان معماری کتاب است که از آن کم‌بهره ایم. اگر بخواهیم اصطلاحات زیبا را برای کارهای زشت به کار ببریم، ممکن است چند روز دیگر به بالارفتن از دیوار مردم بگویند پرش از مانع.
    نصری
    ۲۹ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۷:۲۹
    دست مريزاد. تعريف نگاری در اين ابواب، کار آسانی نيست.
    قوسی
    ۲۷ شهريور ۱۳۹۳ ساعت ۱۹:۴۸
    مقاله آموزنده ای بود. قبل از مطالعه نمونه منشور اخلاقی دانشگاه که در متن ارجاع داده اید و البته بعد از تشکر برای زحمتی که کشیده اید، خواهش می کنم در صورت امکان حداقل یک نمونه هم از قوانین، اعم از مدنی یا دانشگاهی، ممالک قانونمند را هم معرفی کنید و حد بیشتر از اقل هم فکر می کنم جا دارد نوشته جداگانه ای درباره اش بنویسید.
    به هر حال مشتاقانه چشم به راه مقاله های بعدی شما در زمینه ناراستی علمی هستم.