آخرین نوشته ها
لینک های روزانه
    آمار بازدید
    بازدیدکنندگان تا کنون : ۸۰٫۹۱۶ نفر
    بازدیدکنندگان امروز : ۰ نفر
    تعداد یادداشت ها : ۵۰
    بازدید از این یادداشت : ۸۰۴

    پر بازدیدترین یادداشت ها :













    style='font-size:10.0pt;font-family:YKMitra'>الاغراض الطبیةlang=FA style='font-size:10.0pt;font-family:YKMitra'> و المباحث العلائیةlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>، کتابی فارسی
    در پزشکی نوشتۀ سید اسماعیل جرجانی. جرجانی
    در ۵۰۴ق به خوارزم رفت و چندی بعد ذخیرۀ خوارزمشاهی را
    برای قطب الدین محمد خوارزمشاه نوشت. سپس به فرمان فرزند و
    ولی عهد او، علاء الدوله آتسز، اثری بسیار مختصر در پزشکی
    فراهم آورد و خُفّی علائی نامید. سپس در روزگار فرمانروایی
    آتسز، به سفارش وزیر مجد الدین ابومحمد صاحب بن محمد بخاری، که
    کتابی مختصرتر از ذخیره و مبسوط‌تر از خفی
    علائی
    خواسته بود، الاغراض الطبیة را پدید آورد
    (جرجانی، خفی، 1، الاغراض، 4).



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>الاغراضstyle='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> در پنج کتاب تنظیم شده است: کتاب
    اول اندر یاد کردن حد طب و موضوع و منفعت آن و یاد کردن جزء
    علمی و عملی از آن و یاد کردن ارکان و مزاج و اخلاط در نوزده
    باب؛ کتاب دوم اندر تدبیر حفظ الصحة یعنی نگاه داشتن تندرستی.
    کتاب سوم اندر معالجات هر بیماری و اسباب و علامات آن سر تا به پا. کتاب
    چهارم اندر ادویۀ مفرده و طبع و فعل و مضرت و خاصیت هریک.
    کتاب پنجم اندر قرابادین و اخلاط داروها.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>این ساختار نسخۀ
    خطی منتشر شده در چاپ عکسی است. در چاپ حروفی ساختار نسخۀ
    دیگری مبنا قرار گرفته است. بخش‌ها «کتاب» نامیده نشده و دو بخش
    ادویۀ مفرده و قراباذین روی هم یک بخش قلمداد شده و
    پیش از بخش «معالجات» آمده است؛ اما از آنجا که در دورۀ اسلامی
    رسم بر این بوده است که آثاری از این دست (مثلاً الکناش
    الصغیر
    ابن سرابیون، القانون فی الطب ابن سینا
    و ذخیرۀ جرجانی و بسیاری دیگر) با بخش
    «قراباذین» به پایان رسند، به نظر می‌رسد که ترتیب و
    تقسیم‌بندی چاپ عکسی درست‌تر از چاپ حروفی باشد.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>حاجی خلیفه نیز الاغراض
    الطبیة
    را در دو مجلد بزرگ و دارای ۲۶ «مقاله» و هر مقاله را
    دارای باب‌های بسیار دانسته است (۱/۳۶۸) اما این وصف تنها
    با کتاب سوم الاغراض که ۲۶ گفتار دارد همخوانی دارد.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>حاجی خلیفه
    همچنین الاغراض الطبیة را به صراحت تلخیصی از
    ذخیرۀ خوارزمشاهی به شمار آورده است (۱/۳۶۹: «ملخصاً من
    تألیفه الذخیرة الخوارزمشاهیة»، ۳/۳۳۰: «ذخیرۀ خوارزمشاهی
    ... انتخب منه کتاباً وسمّاه اغراض»). برخی نیز یا به
    پیروی از او یا با برداشت نادرست از سخنان جرجانی در
    مقدمۀ خفی علائی و الاغراض الطبیة، کتاب
    نخست را خلاصۀ بسیار مختصر ذخیرۀ خوارزمشاهی
    و الاغراض را خلاصه‌ای دیگر از ذخیره اما مبسوط‌تر
    از خفی علائی پنداشته‌اند (مثلاً ناتل خانلری، [۲]؛
    سعیدی سیرجانی، [۴]؛ ولایتی و نجم
    آبادی، ۶؛ قاسملو، ۱۶۷؛ تاج‌بخش، ۸؛ حاجی خلیفه، ۳/۱۶۲-۱۶۳ هنگام
    یادکرد خفی علایی چنین اشاره‌ای ندارد). اما
    مقایسۀ میان این سه کتاب نشان از آن دارد که نه تنها از
    نظر ساختار کلان (تقسیمات اصلی) و ساختار خرد (تقسیمات
    فرعی هر بخش اصلی)، بلکه در ترتیب ارائۀ مطالب در
    جزئی‌ترین تقسیمات و حتی در کاربرد واژه‌های فارسی
    و عربی (چه واژه‌های معمول زبان و چه واژگان علمی) تفاوت‌هایی
    آشکار میان این سه به چشم می‌خورد.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>ذخیرۀ خوارزمشاهیlang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'> ۹ کتاب، یک «تتمه» (یا
    «کتاب) دربارۀ منافع اعضاء حیوانات و افزوده‌ای با عنوان« کتاب
    قرافاذین» (مجموعاً یازده کتاب) دارد. خفی علائی
    نخست به دو بخش علمی (نظری) و عملی تقسیم شده است. بخش
    نخست در دو مقاله (حفظ الصحة و تقدمة المعرفه) متناظر با چند گفتار از «بخش
    نخستین کتاب سوم» و «گفتار چهارم کتاب چهارم» ذخیره است. بخش
    دوم نیز هفت مقاله دارد. گفتارهای «اول تا چهارم» و «پنجم تا
    سیزدهم» کتاب نخست الاغراض متناظر با کتاب نخست و دوم ذخیره
    است. گفتار چهاردهم کتاب نخست الاغراض با عنوان «تقدمة المعرفة» سه «جزء»
    دارد که روی هم محتوای گفتارهای اول، دوم و چهارم از کتاب چهارم
    ذخیرۀ خوارزمشاهی را پوشش می‌دهد. اما در ذخیره،
    فقط عنوان گفتار چهارم «تقدمة المعرفة» آمده است. گفتار پانزدهم از کتاب اول الاغراض
    (دربارۀ بحران) متناظر با مقالۀ سوم از کتاب چهارم ذخیره
    است.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب دوم الاغراض
    دربارۀ نگاه داشتن تندرستی، متناظر با کتاب سوم ذخیره
    مقالۀ نخست از بخش نخست خفی علائی) است. اما در الاغراض
    برخی موضوعات ذخیره حذف و برخی نیز پس و پیش
    یاد شده‌اند.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب سوم الاغراض ۲۶ گفتار
    دارد. گفتار نخست آن سه جزء دارد که دو جزء دوم و سوم معادل گفتار نخست کتاب ششم ذخیره
    است، اما جزء نخستین را جرجانی در این جا افزوده است. گفتارهای
    دوم تا بیستم الاغراض نیز با حذف گفتار نهم کتاب ششم ذخیره
    متناظر با گفتارهای دوم تا هشتم و دهم تا بیست و یکم همین
    کتاب است. گفتار بیست و یکم الاغراض (دربارۀ تب‌ها)، بیست
    و دوم(آماس‌ها)، بیست و سوم(ریش‌ها)، بیست و چهارم
    (دربارۀ آراستگی و پاکیزگی ظاهر تن)، بیست و پنجم
    (درمان زهرها) و بیست و ششم (مجبری و ردّادی= شکسته بندی
    و جا انداختن مفصل‌ها)، به ترتیب با کتاب پنجم، گفتار اول و دوم از کتاب هفتم،
    گفتار سوم از کتاب هفتم، کتاب هشتم، کتاب نهم و گفتار هفتم از کتاب هفتم ذخیره
    متناظرند.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب چهارم الاغراض که در
    «سه جزء» به ادویۀ مفرده اختصاص یافته، از نظر در بر داشتن
    مطالبی که پیشتر در ذخیره نیامده، ممتاز است. جرجانی
    پیشتر در پایان کتاب نهم ذخیره، از خوانندگان به سبب
    یاد نکردن ادویۀ مفرده پوزش خواسته بود اما چندی بعد تتمه‌ای
    دربارۀ داروهای با منشأ حیوانی به آن افزوده بود که
    خلاصۀ این افزوده در جزء دوم از کتاب چهارم الاغراض آمده است. اما
    سراسر دو جزء اول (غذاهایی که کاربرد دارویی نیز
    دارد) و سوم (داروهای با منشأ گیاهی و معدنی) از افزوده‌های
    جرجانی در الاغراض الطبیة به شمار می‌آید.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>کتاب پنجم الاغراض الطبیة
    نیز خلاصۀ کتاب قراباذین (آخرین کتاب) ذخیرۀ
    خوارزمشاهی
    است.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>تفاوت میان ذخیره
    از یک سو و خفی علائی و الاغراض الطبیة از دیگر
    سو، حتی در میزان کاربرد واژگان فارسی و عربی نیز
    آشکار است. جرجانی در ذخیرۀ خوارزمشاهی واژگان
    علمی فارسی بسیاری را به کار برده است اما در دو کتاب
    دیگر شماری از این واژگان با معادل‌های عربی آنها
    جایگزین شده‌اند. مثلاً در باب سوم از گفتار نخست از کتاب نخست ذخیره،
    بارها اصطلاح فارسی «مایهاء چهارگانه» به جای اصطلاح رایج«عناصر
    اربعه» به کار رفته و فقط برای آگاهی خواننده آمده است که: «به
    تازی ارکان گویند و عناصر نیز گویند» اما در باب چهارم از
    گفتار نخست از کتاب نخست الاغراض فقط اصطلاحات «ارکان» و «چهار رکن» به کار
    رفته است.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>در پایان گفتار پنجم از کتاب
    سوم ذخیره (در تدبیر خواب و بیداری، باب پنجم: اندر
    شناختن که چگونه باید خفت) آمده است: «و بهتر آن باشد که تا طعام از سر معده
    فرو نگذرد نخسبد» اما همین موضوع در باب هشتم از کتاب دوم الاغراض چنین
    آمده است: «بهترین وقتی خواب را آن وقت است که طعام از فمّ معده فرو
    گذشته باشد و در قعر معده افتاده». این عبارت عیناً در باب هشتم از
    مقالۀ نخست از بخش اول خفّی علائی (ص ۴۱) نیز آمده
    است. در این جا نیز جرجانی اصطلاح فارسی «سر معده» را
    کنار گذاشته و اصطلاح عربی رایج‌تر«فم المعدة» را به کار برده است. به
    نظر می‌رسد که جرجانی پس از آنکه ذخیره را برای
    رواج بیشتر به عربی ترجمه کرد، در دو کتاب خفی علائی
    و الاغراض الطبیة شمار کمتری اصطلاح علمی فارسی به
    کار برده است.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>مقایسه‌ای میان
    کتاب پنجم الاغراض و کتاب دوم کفایة الطب حبیش
    تفلیسی، معاصر جوان‌تر جرجانی، نشان از آن دارد که
    تفلیسی بیش از جرجانی به واژگان فارسی
    دلبستگی دارد. تفلیسی در بخش ادویۀ مفرده، نام
    فارسی داروها را مبنای ترتیب الفبایی یاد کرد
    آنها قرار داده است. مانند خون سیاوشان= دم الاخوین، خیار=قثاء،
    خرخیار=قثاء الحمار و خیار بادرنگ= قثد که همگی در حرف «خ» آمده‌اند
    (تفلیسی، ۲۹۳، در چند مورد متن چاپی اشتباه دارد) و آبی
    =سفرجل، چگندر (چغندر)=سلق و کنجد= ۳۳۸ (همو،۲۷۱، ۲۸۷؛ ) اما در الاغراض
    نام‌های عربی مدخل هستند
    dir=LTR> هر چند در بیشتر موارد، بی‌درنگ نام فارسی
    را نیز یاد می‌کند (مانند سفرجل =آبی، سلق=چغندر،
    سمسم=کنجد همگی در حرف س و قثد در حرف ق جزء اول کتاب پنجم). جرجانی
    در مورد دم الاخوین حتی اشاره‌ای به نام فارسی خون
    سیاوشان ندارد (جزء سوم، ذیل حرف د). جرجانی همۀ روغن‌ها
    را ذیل واژۀ «دهن» آورده است اما تفلیسی در حرف «ر» (ص
    ۳۰۰-۳۰۲). جرجانی بسیاری از نام‌های فارسی را
    نیز با صورت معرب یاد می‌کند مانند جلنار، فلفل و دارفلفل و
    مانند آن اما تفلیسی صورت اصلی آنها یعنی گلنار،
    پلپل و دارپلپل می‌آورد (ص ۲۷۹، ۳۲۸). حاج زین العطار
    شیرازی نیز هرچند بی‌گمان به اندازۀ جرجانی
    به فارسی‌نگاری دلبستگی نداشته، اما گاه مدخل فارسی را بر
    عربی ترجیح داده، و دومی را به اولی ارجاع داده است (مثلا
    ص ۱۵۷: خیار، ۳۳۹: قثد، ارجاع به خیار).



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>دسلان (صdir=LTR>528style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>، شم dir=LTR>2955lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>) از دست‌نویس
    کتابی با عنوان التذکرة الاشرفیة فی الصناعة الطبیة
    در کتابخانۀ ملی پاریس یاد می‌کند که به نام الملک
    الاشرف ایوبی نوشته شده و بر اساس دیباچۀ آن، ترجمۀ
    «مختصر علایی» است که «سید اسماعیل جرجانی
    برای علاء الدین آلپ ارسلان محمد» نوشته است. تا جایی که
    می‌دانیم جرجانی کتابی بدین نام نداشته است و از
    این اطلاعات نمی‌توان دریافت که مقصود مترجم از این عنوان
    الاغراض الطبیة بوده است یا خفی علائی. با
    توجه به تعداد برگ‌ها، ابعاد و تعداد سطرهای نسخه (۱۰۴ برگ، ۲۴ در ۱۵
    سانتی‌متر و ۱۷ سطری)، باید گفت که این دست‌نویس
    عربی از یک سو مفصل‌تر از آن است که بتوان آنرا ترجمه خفی
    علائی
    به شمار آورد و از سوی دیگر گنجاندن ترجمۀ
    عربی الاغراض الطبیة نیز در آن دشوار بلکه بعید
    می‌نماید (برای مقایسه‌ای تقریبی: دست‌نویسی
    از الاغراض الطبیة که در چاپ عکسی منتشر شده، ۳۵۷ برگ ۲۲
    سطری است). گویا بروکلمان نیز با توجه به همین نکات این
    روایت عربی را ترجمه خلاصۀ الاغراض الطبیة به شمار
    آورده است (GAL, I/641; GAL,S, I/889-890 dir=RTL>dir=RTL>). پس بر خلاف پندار نویسندۀ مقالۀ جرجانی
    در دانشنامۀ جهان اسلام (نک قاسملو، ۱۶۸؛ با استناد به دسلان و
    بروکلمان) از التذکرة الاشرفیة نمی‌توان با عبارت «ترجمۀ
    عربی الاغراض الطبیة» یاد کرد.



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>به نظر می‌رسد که الاغراض
    الطبیة
    و دیگر آثار فارسی جرجانی (ذخیرۀ
    خوارزمشاهی
    ، خفی علائی و یادگار)
    خیلی زود دست کم در خوارزم و شمال خراسان بزرگ پرآوازه شده باشند.
    چندان که نظامی عروضی در ۵۵۱ق یعنی کمتر از ۳۰ سال پس از نگارش
    الاغراض الطبیة، هنگام برشمردن شرایط پزشک آورده است که
    «طبیب... از علم باید که فصول بقراط و مسائل حنین اسحاق و مرشد
    محمد زکریاء رازی و شرح نیلی ... بدست آرد و مطالعت
    همی کند بعد از آنکه بر استادی مشفق خوانده باشد و از کتب وسط
    ذخیرۀ ثابت قره یا منصوری محمد زکریاء رازی
    یا هدایۀ ابوبکر اخوینی یا کفایۀ
    احمد فرج یا اغراض سید اسماعیل جرجانی باستسقاء تمام بر
    استادی مشفق خواند پس از کتب بسائط یکی بدست آرد چون ستة عشر
    جالینوس یا حاوی محمد زکریا یا کامل الصناعة
    یا صدباب بوسهل مسیحی یا قانون بوعلی سینا
    یا ذخیرۀ خوارزمشاهی و بوقت فراغت مطالعه
    همی کند ... و اگر چه این درجه حاصل دارد باید که از
    این کتب صغار که استادان مجرب تصنیف کرده‌اند یکی
    پیوسته با خویشتن دارد چون تحفة الملوک محمد بن زکریا و
    کفایۀ ابن مندویۀ اصفهانی و تدارک الخطاء فی
    التدبیر الطبی ابوعلی و خفی علائی و
    یادگار سید اسماعیل جرجانی زیرا که بر حافظه
    اعتمادی نیست (نظامی عروضی، ۷۰-۷۱). این گزارش اگر
    چه نمی‌تواند دلیلی قاطع بر تدریس الاغراض و دیگر
    آثار جرجانی در مدارس آن روزگار به شمار آید، اما دست کم می‌توان
    گفت که آثار فارسی جرجانی در کمتر از ۲۰ سال پس از درگذشت وی،
    دست کم در خوارزم و خراسان بزرگ، در کنار آثار سترگ دانشمندان برجسته‌ای چون
    جالینوس، رازی و ابن سینا، جایگاهی ویژه
    داشته‌اند. بی‌گمان همین آوازه موجب شده است که الاغراض
    الطبیة
    و سه اثر فارسی دیگر جرجانی ازز انگشت‌شمار
    آثار فارسی یاد شده در عیون الانباء ابن ابی
    اصیبعه باشد(2/34).



    style='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>مآخذstyle='font-size:14.0pt;font-family:YKMitra'>: ابن ابی اصیبعه، عیون
    الانباء فی طبقات الاطباء
    ، به کوشش آگوست مولر، قاهره، ۱۲۹۹ق؛ تاج‌بخش،
    حسن، مقدمه بر ذخیرۀ خوارزمشاهی، تهران، ۱۳۹۰؛ تفلیسی،
    ابوالفضل حبیش بن ابراهیم، کفایة الطب، به کوشش زهرا
    پارساپور، تهران، ۱۳۹۰ش؛ جرجانی، سید اسماعیل، الاغراض
    الطبیة و المباحث العلائیة
    ، چاپ تصویری دست‌نویس
    شمارۀ ۴۸۵۶ کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، به کوشش پرویز
    ناتل خانلری، تهران، ۱۳۴۵ش؛ همان، به کوشش حسن تاج‌بخش، ۱۳۸۴؛ همو، ذخیره
    خوازمشاهی
    ، چاپ تصویری دست‌نویس کتابخانۀ
    بنیاد فرهنگ ایران، به کوشش علی اکبر سعیدی
    سیرجانی، تهران، ۱۳۵۵ش؛ همو، خفّی علائی، به کوشش
    علی اکبر ولایتی و محمود نجم آبادی، تهران، چ دوم، ۱۳۷۷؛
    همو، یادگار، به کوشش مهدی محقق، تهران، ۱۳۸۱ش؛ حاج زین
    العطار شیرازی، علی بن حسین انصاری، اختیارات
    بدیعی
    ، به کوشش محمد تقی میر، تهران، ۱۳۷۱؛ حاجی
    خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب و الفنون، به کوشش گوستاو
    فلوگل، ۱۸۳۵-۱۸۵۸م؛ حکیم مؤمن، محمد مؤمن بن میر محمد زمان
    حسینی دیلمی تنكابنی، تحفة المؤمنین
    (یا تحفۀ حکیم مؤمن)، به کوشش روجا رحیمی،
    محمد رضا شمس اردکانی و فاطمۀ فرجادمند، تهران، ۱۳۸۶؛ سعیدی
    سیرجانی، علی اکبر، مقدمه بر ذخیرۀ
    خوارزمشاهی
    ، تهران، ۱۳۵۵؛ فهرس مخطوطات الطب الاسلامی
    باللغات العربیة والترکیة والفارسیة فی مکتبات
    ترکیا، استانبول، ۱۹۸۴م؛قاسملو، فرید، «جرجانی، سید
    اسماعیل»، دانشنامۀ جهان اسلام، زیر نظر غلامعلی
    حداد عادل، تهران، ۱۳۸۵؛ ناتل خانلری، پرویز، مقدمه بر الاغراض
    الطبیة والمباحث العلائیة
    ، تهران، ۱۳۴۵ش؛ نظامی
    عروضی، احمد بن عمر، چهار مقاله، به کوشش محمد بن عبدالوهاب
    قزوینی، لایدن، ۱۹۰۹م/۱۳۲۷ق؛ ولایتی، علی
    اکبر و محمود نجم آبادی، مقدمه بر خفّی علائی، تهران، چ
    دوم، ۱۳۷۷؛نیز



    De Slane, Catalogue des
    manuscrits arabes
    , paris, 1883-1885; GAL; GAL,S.



     








    يكشنبه ۶ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۲۱:۰۶
    نظرات



    نمایش ایمیل به مخاطبین





    نمایش نظر در سایت