<html>

<head>
<meta http-equiv=Content-Type content="text/html; charset=windows-1256">
<meta name=Generator content="Microsoft Word 15 (filtered)">
<title>اسکندریه، کتابخانه</title>
<style>
</style>

</head>

<body lang=EN-US link=blue vlink=purple>

<div class=WordSection1 dir=RTL>

<p class=MsoNormal dir=RTL><b><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>کتابخانۀ اسکندریه</span></b><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>، مشهورترین کتابخانۀ
جهان باستان که در اوائل سدۀ 3ق‌م و در روزگار فرمانروایی بطلمیوسان
مصر در شهر اسکندریه تأسیس شد و احتمالاً تا اواخر سدۀ 4 م فعال
بود. </span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>بنا بر روایات مشهور بطلمیوس اول (حک </span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>323-283 ق‌م</span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>) ملقب به سوتر (=
رهاننده)، بنیانگذار دولت بطلمیوسان مصر، یا به
روایاتی دیگر پسرش بطلمیوس دوم(حک </span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>283-246 ق‌م</span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>) ملقب به فیلادلفوس(=
محبوب پدر) فرمان داد در کوی سلطنتی<a href="#_ftn1" name="_ftnref1"
title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[1]</span></span></span></span></a>
واقع در شمال شرقی شهر ـ همچنان که در دیگر شهرهای
یونانی مرسوم بود ـ معبدی برای «موزه‌ها» (الهه‌ها
یا ارواح الهام دهندۀ آفرینش ادبی و هنری) بسازند
و سپس به تقلید از لوکئوم ارسطو کتابخانه‌ای نیز در کنار آن
مجموعه بنیاد گردد. در روزگار بطلمیوس دوم، کتابخانه‌ای
بسیار کوچکتر از کتابخانۀ سلطنتی در کنار معبد سراپئوم و در
جنوب غربی شهر ساخته شد و برخی از کتاب‌ها که به دلیل کمبود جا
نگهداری از آنها در کتابخانۀ اصلی ممکن نبود بدانجا منتقل شد. این
دو کتابخانه در مآخذ اروپایی غالباً با الفاظ «کتابخانۀ مادر» و
«کتابخانۀ دختر» از یکدیگر متمایز شده‌اند (ترتولیان،
آپولوژی، </span><span dir=LTR>XVIII, 5-8</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ ویبلی،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>742</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>، نوتون، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>130-131</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ شرا، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>137</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ قس
بلوم، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>140-145</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span> که به نقل از یوآنس تستسس تأسیس هر دو کتابخانه را در
درون و بیرون قصر به بطلمیوس دوم نسبت می‌دهد؛ مکنزی و
دیگران، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>99-100</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ قس دلیا، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>1451, 1458</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>: که
تأسیس سراپئوم را یک بار به روزگار بطلمیوس سوم و بار
دیگر به روزگار بطلمیوس دوم نسبت می‌دهد)</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>پژوهشگران تاریخ علم، غالباً تأسیس این کتابخانه را
یکی از علل اصلی جهش شگفت‌انگیز اسکندریه در
عرصۀ پژوهش‌های علمی و ادبی می‌دانند. مکتب
ادبی اسکندریه نیز به نوبۀ خود و به واسطۀ
نویسندگان نامداری چون آپولونیوس رودسی، تئوکریتوس،
بیون و پولیبیوس گنجینه‌ای غنی از آثار
حماسی، تعلیمی، مرثیه‌ای، هزلی، بزمی و
تاریخی پدید آورد. آثار نحوی و زبانشناسی
اسکندرانی در شمار بهترین‌ها بود. آریستارخوس و زنون آثار
مهمی در باب سروده‌های هومر نوشتند و دیونوسیوس
تراکی نخستین نحوی یونانی بود. در همین
اسکندریه بود که بطلمیوس ـ که نظریاتش بعدها عنوان هیأت
بطملیوسی به خود گرفت و اخترشناسانان تا سدۀ 16م پیرو آن
بودند ـ به پژوهش دربارۀ نجوم پرداخت؛ اراتوستنس طول نصف النهار را اندازه
گرفت؛ اقلیدس، بنیانگذار هندسه به پژوهش در ریاضیات و به
ویژه هندسه پرداخت، و آپولونیوس ـ پایه‌گذار مخروطات به عنوان
شاخه‌ای از هندسه ـ به تحصیل پرداخت (نک ه‌د، ذیل مداخل
یاد شده؛ نیز سلام، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>3, 5</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ ریل، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>409</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
ارسکاین، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>38</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ کتل، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>966</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ بل، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>177-178</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ نیز سلام، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>5</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ نون، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>206-207</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). به عبارت
دیگر آنچه امروزه ریاضیات و نجوم یونانی خوانده
می‌شود عملاً در اسکندریه شکل گرفت (نک لانگر، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>109-125</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). شماری
از این نامداران ـ چنان که خواهیم گفت در شمار رؤسای
کتابخانۀ اسکندریه یاد شده‌اند. البته برخی نیز در
این زمینه تردیدهایی را مطرح کرده‌اند(مثلاً نک
باگنال، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>348-362</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ برای تفصیل نک ادامۀ مقاله).</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>کهن‌ترین مدرکی که به این کتابخانه و فعالیت
آن اشاره دارد، روایتی است در قالب یک نامه، که ظاهراً فردی
به آریستئاس به برادرش فیلوکراتس نوشته است و به همین سبب این
سند غالبا «نامۀ اریستئاس»<a href="#_ftn2" name="_ftnref2" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[2]</span></span></span></span></a>
یا «نامه به فیلوکراتس» نامیده می‌شود. این نامه،
اثری هلنی از سدۀ 3ق‌م است که در آن مؤلف ماجرای
دیدار خود و یکی از محافظان بطلمیوس را با اِلِعازار،
روحانی برجستۀ یهودیان در اورشلیم بازگو می‌کند.
این نامه به لحاظ دربر داشتن روایتی بسیار مفصل از
چگونگی ترجمه تورات (=اسفار پنجگانۀ عهد عتیق) از عبری به
یونانی ـ مشهور به ترجمۀ سبعینی<a href="#_ftn3"
name="_ftnref3" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[3]</span></span></span></span></a>
ـ از اهمیت و شهرتی بسزا برخوردار است. بر اساس این گزارش مبلغی
گزاف در اختیار دمتریوس فالرومی<a href="#_ftn4" name="_ftnref4"
title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[4]</span></span></span></span></a>
(ح 350-280م)، ـ «رئیس کتابخانۀ پادشاه» ـ قرار گرفت تا، این
کتابخانه را تا آنجا که ممکن است با آثاری از گوشه و کنار دنیا غنی
سازد و او نیز با خرید و استنساخ دست‌نویس آثار مختلف،
همۀ توان خود را برای خشنودی پادشاه به کار بست. روزی در
حضور نگارنده (=اریستئاس)، پادشاه در نامه‌ای از دمتریوس
پرسید که حدوداً چند هزار اثر گرد آمده است و او پاسخ داد که «بیش از
دویست هزار اثر سرورم!» و افزود که با کوشش‌های او شمارشان شاید
سر به پانصد هزار بزند. سپس یادآور شد که یهودیان قوانینی
دارند که شایسته است ترجمه و گنجیۀ کتابخانه افزوده شود. پادشاه
در پاسخ پرسید که «چه چیز تو را از این کار بازمی‌دارد؟»
زیرا هر چه که بخواهی در اختیار توست. دمتریوس پاسخ داد:
در سرزمین یهودیان، خطی و زبانی ویژۀ
خود به کار می‌رود و این تصور که آنها به زبان مردم سوریه
(آرامی/سریانی) سخن می‌گویند نادرست است. پادشاه پس
از آگاهی از این موضوع فرمان داد تا نامه‌ای به العازار روحانی
بزرگ (به تعبیر اسلامی: رأس جالوت) یهودیان نوشته و از او
خواسته شود که به این پیشنهاد عمل شود (نامۀ اریستئاس،
بند </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>9-11</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). در ادامه با تفصیل بسیار از انتخاب 6 مترجم از هر
یک از اسباط 12گانۀ بنی‌اسرائیل و در مجموع 72 مترجم، و
رفتن آنها به کتابخانۀ اسکندریه و سپس فراهم آمدترجمۀ تورات سخن
به میان آمده است (همان، بند </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>12-50</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>در این نامه تصریح نشده که این رویداد در زمان
کدام بطلمیوس رخ داده است. گزارش‌های آریستوبولوس<a
href="#_ftn5" name="_ftnref5" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span
dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;
font-family:"Times New Roman","serif"'>[5]</span></span></span></span></a>(فیلسوف
یهودی سدۀ 2 ق‌م)، اپیفانیوس سالامیسی<a
href="#_ftn6" name="_ftnref6" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span
dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;
font-family:"Times New Roman","serif"'>[6]</span></span></span></span></a>
(315-403م) و یوآنس تستسس<a href="#_ftn7" name="_ftnref7" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[7]</span></span></span></span></a>
(سدۀ 12م)</span><span dir=LTR></span><span lang=FA dir=LTR><span dir=LTR></span>
</span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>نیز </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>_ </span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>که روایات آنان مستقل از
نامۀ آریستئاس به نظر می‌رسد</span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span> _</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> بر
ترجمۀ این اثر در روزگار بطلمیوس دوم و به مدیریت
دمتریوس تأکید دارند (کولینز، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>59-61</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). ترتولیان
(آپولوژی، </span><span dir=LTR>XVIII, 5-8</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)
در اشاره‌ای بسیار کوتاه به همین ماجرا، از بطلمیوس دوم
نام می‌برد اما محل این کار را کتابخانۀ سراپئوم می‌داند
و نه کتابخانۀ سلطنتی. ایزیدور
سویلی(560-636م) در فرهنگ ریشه‌شناختی خود ذیل
مادۀ </span><span dir=LTR>De bibliothecis</span><span dir=RTL></span><span
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> <span
lang=FA>(کتابخانه) آورده است: اسکندر یا شاید جانشینانش برآن
شدند که کتابخانه‌هایی بنا کنند که در آن هر کتابی موجود باشد و
به ویژه بطلمیوس فیلادلفوس که در توجه به کتابخانه با
پیسیستراتوس رقابت می‌کرد نه فقط کتب غیر
یهودی، که تورات مقدس را نیز گنجاند. در واقع در روزگار او 70
هزار جلد کتاب در اسکندریه یافت می‌شد. ایزیدور در
بند بعدی و ذیل مادۀ </span></span><span dir=LTR>De
interpretibus</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;
font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> نیز روایت
آریستئاس دربارۀ ترجمۀ سبعینی تورات<a href="#_ftn8"
name="_ftnref8" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[8]</span></span></span></span></a>
به یونانی در کتابخانۀ اسکندریه را آورده است (</span><span
dir=LTR>VI,iii,3:5</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ نیز کانفورا، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>126-127</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>به گمان بیشتر پژوهشگران، هدف کلی تنظیم کنندۀ
این نامه آن است که با مهم جلوه دادن ترجمۀ سبعینی و تقدس
بخشیدن به آن، هویت یهودیان تبعیدی در مصر تقویت
گردد. این نظر با مشابهت‌های موضوعی و زبانشناختی
بین متن نامۀ آریستئاس و توصیفات کتاب مقدس از نزول تورات
تأیید می‌شود. این مشابهت‌ها تنها به این
دورۀ خاص از تاریخ کتاب مقدس مربوط نمی‌شود بلکه تمام دوره‌ای
که در سفر خروج بدان اشاره شده را دربر می‌گیرد. مؤلف این نامه
در واقع حکایت‌های کتاب مقدس دربارۀ خروج یهودیان و
نزول تورات را به اساسی نوین برای ماجرای
یهودیان مصر تبدیل می‌کند و هنگام انجام این کار مسألۀ
دشمنی کتاب مقدس با مصر را نادیده می‌گیرد و در عوض
سعی دارد با پادشاه بطلمیوسی مصر که یهودیان را از
اسارت آزاد و آنها را در مصر مستقر کرد و نیز به آغاز ترجمۀ
یونانی تورات فرمان داد، نوعی موافقت ایجاد کند. در واقع
هدف این نامه ارائۀ توجیهی دینی دربارۀ
حضور یهودیان در مصر است (هاخام، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>1-3</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>، جم؛ ماری،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>338-339</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ چریکُور، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>59-89</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ چارلز، جم). نامۀ
آریستئاس در گذشته یک مدرک تاریخی مستند تلقی
می‌شد. اما از میان پژوهشگران معاصر نخست ل. ویوز، ج. ج.
اسکالیجر و ه. هُدی دربارۀ اعتبار تاریخی آن به
تردید افتادند (مارکوس، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>97</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). دست کم برخی تناقضات
تاریخی حکایت از آن دارد که نامه بر خلاف آنچه در متن آن آمده
است باید مدتها پس از روزگار بطلمیوس دوم نوشته شده باشد و حتی
برخی تاریخ تقریبی 100ق‌م را برای آن پیشنهاد
می‌کنند (ماری، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>338-339</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ کان </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>145</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ نیز
هاخام، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>13-14</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>، جم؛ چارلز، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>242-244</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>، جم؛
فیندلای، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>428</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ روپرشت، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>232</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ نیز کُولِمان،</span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>101ff</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ قس
کوهن، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>33-34</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>، جم؛ گودینگ، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>367</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>، جم). اما در میان
پژوهشگران کتاب مقدس، دربارۀ ترجمۀ تورات به یونانی در
اسکندریه در سدۀ 3م تقریباً توافق کامل وجود دارد و
تقریباً همۀ آنان کار ترجمه را به روزگار بطلمیوس دوم نسبت
می‌دهند (همانجاها؛ برای تفصیل نک: کولینز، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>6-57</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>).
در هر صورت به فرض پذیرش برخی نکات نامۀ آریستئاس، به
ویژه آن بخش از نامه که بر ترجمۀ تورات در کتابخانۀ
اسکندریه و به درخواست دمتریوس تأکید دارد، می‌توان
تأسیس خود کتابخانه را به مدتی پیش از این روزگار و در
نتیجه به دورۀ فرمانروایی بطلمیوس اول نسبت داد. </span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>معمولاً از زنودوتوس افسوسی به عنوان نخستین رئیس
کتابخانۀ اسکندریه یاد می‌کنند، اما از نامۀ
آریستئاس چنین برمی‌آید که دمتریوس پیش از او
چنین عنوانی را داشته است. از میان مآخذ کهن ترتولیان
نیز ریاست دمتریوس بر کتابخانه (البته به گمان او: سراپئوم و نه
کتابخانۀ اصلی یا سلطنتی) را تأیید می‌کند
(آپولوژی، </span><span dir=LTR>XVIII, 5</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>).
از این رو برخی پژوهشگران ـ به ویژه کولینز (</span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>82ff</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)
که اعتبار بسیار برای نامۀ اعتبار بسیار قائل است ـ
دمتریوس را نخستین رئیس این کتابخانه دانسته‌اند (نیز
لانگریگ، طب قیاسی، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>179-180</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ قس
ویبلی، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>233,
742</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;
font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ که دیدگاهش در این
مورد آشفته می‌نماید؛ قس آبراهامز، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>338</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>: که با
استناد به برخی منابع در این امر تردید می‌کند ). </span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>بنابر آنچه که بیشتر پژوهشگران بر سر آن توافق دارند، رؤسای
این کتابخانه به ترتیب بدین قرارند:</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>1. زنودوتوس افسوسی شارح و تنظیم کنندۀ آثار هومر که
در مقام کتابدار در زمینۀ طبقه بندی اشعار به دو دستۀ
حماسی و غنائی کوشید (ویبلی، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>742</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ کاسون،</span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>37-38</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
هلر-روآزن، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>143</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ هونیگمان، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>43-44</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ اسلیتر، «زنودوتوس»، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>20-21</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
کامسار،</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>103</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ کولینز، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>96-99</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ دیکس، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>388</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)</span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>.</span><span dir=RTL></span><span
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> </span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>2. کالیماخوس<a href="#_ftn9" name="_ftnref9" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[9]</span></span></span></span></a>
که البته برخی از او تنها به عنوان فهرست‌نگار کتابخانه و نه رئیس آن
یاد کرده‌اند. او فهرستی<a href="#_ftn10" name="_ftnref10" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[10]</span></span></span></span></a>
در 120 جلد مشتمل بر مؤلفین کتب در هریک از رشته‌ها برای
کتابخانۀ اسکندریه تنظیم کرد. در این فهرست که در واقع
متضمن نوعی طبقه بندی علوم ـ متأثر از طبقه‌بندی
ارسطویی ـ است مؤلفان بدین صورت از یکدیگر جدا شده
بودند: سرایندگان اشعار دراماتیک، حماسه‌سرایان، سرایندگان
اشعار غنایی، قانون‌نویسان، فیلسوفان، تاریخ‌نگاران،
سخنوران و فصحا، پزشکان، و مؤلفان موضوعات متفرقه. این مؤلفان در هر موضوع
به ترتیب الفبایی مرتب و برای هر یک زندگی‌نامه‌ای
مختصر نیز تاریخ پدید آمدن هر اثر ذکر شده بود. امروزه از
این فهرست تنها قطعاتی پراکنده بر جای مانده است (ویتی،
«پیناکس<a href="#_ftn11" name="_ftnref11" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[11]</span></span></span></span></a>»،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>132-136</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>، «پیناکس‌های دیگر<a href="#_ftn12"
name="_ftnref12" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[12]</span></span></span></span></a>»،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>237-244</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ شاروک و اش، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>121-127</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ یون
لی‌تو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>34,
55-56</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;
font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ هوستون، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>255-257</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ ویبلی،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>174, 607, 610, 742</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ کاسون، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>38-41</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ هلر-روآزن، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>143-145</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ باتیستونی،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>177-178</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ کامسار، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>103</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ فانتوتسی و هانتر، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>43</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>،
جم؛ هونیگمان، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>73</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>، جم؛ قس تارن، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>253</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ برای تفصیل
بیشتر دربارۀ احوال و آثار کالیماخوس و به ویژه فهرست
وی نک: بلوم،</span><span dir=LTR></span><span lang=FA dir=LTR><span
dir=LTR></span> </span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>جم،
به ویژه فصل چهارم </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>124ff</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). به گزارش یوآنس
تستسس در روزگار کالیماخوس کتابخانۀ اصلی 400 هزار طومار از
آثار دارای بیش از یک مؤلف (یا به روایتی
عناوین مفصلی که در چند جلد آمده‌اند) و 90 هزار طومار مشتمل بر
اثری یک جلدی و دارای یک مؤلف واحد بوده است
(کولینز، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>60</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). اما باگنال با یک محاسبۀ تقریبی، معتقد
است که فهرست کالیماخوس نمی‌توانسته شرح بیش از 100 هزار طومار
را در بر داشته باشد (ص </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>356</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>)</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>.</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span> در همین روزگار کتابخانۀ سراپئوم 42800 طومار داشته
است(روسو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>246</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ پولاسترون، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>15</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>3. آپولونیوس رودسی<a href="#_ftn13" name="_ftnref13"
title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[13]</span></span></span></span></a>.
البته در برخی منابع نام وی پس از نام اراتوستنس سیرینه‌ای<a
href="#_ftn14" name="_ftnref14" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span
dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;
font-family:"Times New Roman","serif"'>[14]</span></span></span></span></a> (276-195
ق‌م) یاد شده است. اما این نکته با توجه به برخی شواهد
تاریخی مربوط به زندگی این دو، بعید به نظر
می‌رسد. (دیکس، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>388</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ شاروک و اش، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>128-132</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
کولینز، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>96-99</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ فانتوتسی و هانتر، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>89</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>4. اراتوستنس سیرینه‌ای، ریاضی‌دان،
جغرافی‌دان و ادیب نامدار یونانی که در حدود 236-235ق‌م و
به فرمان بطلمیوس سوم به ریاست کتابخانه منصوب شد (کولینز، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>18, 53-55</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ ویبلی، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>69, 174, 742</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ کاسون، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>41</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
دیکس، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>388</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ هونیگمان، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>43</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ فانتوتسی و هانتر، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>42, 89</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ یون
لی‌تو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>40</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>).</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>5. آریستوفانس بوزانتیومی<a href="#_ftn15"
name="_ftnref15" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[15]</span></span></span></span></a>(ح
257- ح180 ق‌م) زبانشناس نامدار جهان باستان که از 205 تا 185ق‌م ریاست
این کتابخانه را بر عهده داشت (اسلیتر، «آریستوفانس» </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>234-241</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ کولینز،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>87, 96</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ کاسون، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>40-43</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ ویبلی، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>742-743</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
یون لی‌تو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>53-56</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ هلر رُآزن، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>140,144</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
هونیگمان، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>130</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). </span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>6. آریستارخوس ساموتراسی<a href="#_ftn16" name="_ftnref16"
title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[16]</span></span></span></span></a>
زبان‌شناس نامدار یونانی و از شارحان آثار هومر (ح 220-ح 145ق‌م) که
احتمالاً پس از آریستوفانس تا حدود 145ق‌م ریاست کتابخانه را بر عهده
داشت(کاسون، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>43</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ هلر-رآزن، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>140</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ یون لی تو، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>56</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ کولینز،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>102</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ ویبلی، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>122</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>743</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>).</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>دربارۀ کتابخانۀ اسکندریه و شمار طومارهای آن
داستان‌های بسیار گفته‌اند و اعدادی که در برخی مآخذ
نسبتاً کهن دربارۀ شمار طومارهای کتابخانۀ اصلی آن آورده‌اند،
شگفت می‌نماید. چنان که اشاره شد شمار این آثار بر اساس
نامۀ آریستئاس بیش از 200 هزار طومار بود و ظاهراً در روزگار
کالیماخوس به 500 هزار نیز رسیده بود. اولوس گلیوس شمار
کتاب‌هایی را که در اسکندریه گردآوری یا
رونویسی شده بود در مجموع نزدیک به 700 هزار بر شمرده است
(اولوس گلیوس، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span> XVII,
3</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'><span dir=RTL></span>). آمیانوس مارسلینوس نیز گفته
است که کتابخانۀ سراپئوم در آستانۀ حمله جولیوس سزار (نک
ادامۀ مقاله) نزدیک به 700 هزار کتاب (طومار) داشته است.
(آمیانوس مارسلینوس، </span><span dir=LTR>XXII,16:12-13</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). اما ناگفته پیداست که او نیز همچون
بسیاری دیگر کتابخانۀ اصلی اسکندریه را با
کتابخانۀ سراپئوم اشتباه گرفته است. گفته‌اند که بطلمیوسان مصر
برای هر چه بیشتر غنی کردن کتابخانۀ خود برای
کشتی‌هایی که به بندر اسکندریه وارد می‌شدند،
نوعی مالیات کتاب تعیین کرده بودند که بر اساس آن
همۀ کشتی‌ها باید کتاب‌های خود را برای استنساخ به کتابخانه
می‌سپردند (روسو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>246</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). پلینی به نقل از وارّو (</span><span dir=LTR>Varro</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>) داستانی را روایت می‌کند که گرچه چندان قابل
اعتماد نیست اما به هر حال به طور ضمنی به بی‌رقیب بودن
این کتابخانه در عهد باستان اشاره دارد. بر اساس این داستان، ائومنس
دوم<a href="#_ftn17" name="_ftnref17" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[17]</span></span></span></span></a>
پادشاه پرگاموم (197-158ق‌م) برای تشکیل کتابخانه، ناچار شد کتاب‌ها
را بر روی پوست بنویسد زیرا بطلمیوسان که نمی‌خواستند
رقیبی برای کتابخانۀ اسکندریه پیدا شود، صادرات
پاپیروس را ممنوع کرده بودند (ویبلی، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>607</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). در
این میان سنکا دربارۀ انگیزۀ بطلمیوسان مصر
نظری کاملاً متفاوت از دیگران داشته است. وی در کتاب
آسودگی ذهن<a href="#_ftn18" name="_ftnref18" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[18]</span></span></span></span></a>
به نقل از تیتوس لیویوس (لیوی) از نابودی 40
هزار طومار در آتش‌سوزی اسکندریه (نک ادامۀ مقاله) سخن می‌گوید
و سپس می‌افزاید که شاید کسانی این کتابخانه را به
عنوان باشکوه‌ترین یادبود قدرت این شاهان بخوانند همچون
تیتوس لیویوس که آن را دستاورد حسن سلیقه و اشتیاق
پادشاهان دانسته بود، اما در این مورد هیچ ذوق و اشتیاق
پسندیده‌ای وجود ندارد بلکه تجمل‌گرایی عالمانه و نه
حتی عالمانه. زیرا آنان این کتاب‌ها را نه برای دانش‌اندوزی
بلکه برای خودنمایی گردآوردند. همچون کودکانی که ... کتاب‌ها
را نه ابزاری برای دانش‌آموزی، که آرایۀ اتاق
غذاخوری خود می‌دانند(</span><span dir=LTR>IX, 5</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>).</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>پژوهشگران معاصر غالباً روایات بعضاً اغراق‌آمیز منابع کهن
دربارۀ عظمت این کتابخانه را پذیرفته و تکرار کرده‌اند. اما
برخی همچون ویبلی (</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>606-607</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>)،
کوشیده‌اند با ارائۀ تخمینی از محتوا و حجم متوسط هر
پاپیروس، برای موجودی این کتابخانه، اعدادی قابل
مقایسه با کتاب‌های امروزی به دست آورند و برخی نیز
چون باگنال از جوانب مختلف در صحت این اعداد تردید کرده‌اند. وی
از جمله به مآخذ و در برخی موارد نسخه بدل‌هایی اشاره دارد که
به جای ارقام 400 هزار و 700 هزار، 40 هزار و 70 هزار در آنها آمده است (</span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>352</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>354</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>:
مشتمل بر یک تخمین آماری، جم).</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><b><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>نابودی کتابخانۀ اسکندریه</span></b><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'>: در سال 48ق‌م، و در جریان
حملۀ جولیوس سزار به شهر اسکندریه، هنگامی که دشمنان سزار
کوشیدند راه ارتباطی او و کشتی‌هایش در ساحل
اسکندریه را قطع کنند، سزار برای پیشگیری از افتادن
کشتی‌ها به دست دشمن، فرمان داد تا آنها را بسوزانند. اما باد این
کشتی‌ها را به ساحل آورد و موجب گسترش آتش‌سوزی به ساحل و سپس
دیگر نقاط شهر شد. پلوتارک از این ماجرا با اختصار و البته با
تصریح به نابودی «کتابخانه بزرگ» در این میان اشاره
می‌کند(پلوتارک، <i>سزار</i>، </span><span dir=LTR>XLIX, 6</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ قس دیو، </span><span dir=LTR>XLII, 12</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). اولوس گلیوس در ضمن اشاره به تأسیس نخستین
کتابخانۀ عمومی جهان توسط پیسیستراتوس<a href="#_ftn19"
name="_ftnref19" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[19]</span></span></span></span></a>
(دیکتاتور آتن از 546-528 یا 527 ق‌م) و پرداختن به سرگذشت
کتابخانۀ آتن، به کتابخانۀ بسیار بزرگی اشاره می‌کند
که با گردآوری و استنساخ شمار بسیاری کتاب، در عهد
بطلمیوسان در مصر پدید آمد نزدیک به 700 هزار طومار در ضمن
نخستین جنگ اسکندریه (روزگار جولیوس سزار) و در جریان
حمله به شهر همۀ این صدها هزار طومار به آتش سپرده شد، نه به طور خود
به خود، و مطمئناً نه به عمد، بلکه به طور اتفاقی توسط نیروهای
کمکی (</span><span dir=LTR>VII, 17</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛
کانفورا، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>123-124</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). آمیانوس مارسلینوس نیز به سوختن 700 هزار جلد
کتاب در کتابخانۀ سراپئوم (در واقع کتابخانۀ اسکندریه) در
جریان حملۀ جولیوس سزار اشاره کرده است(آمیانوس
مارسلینوس، </span><span dir=LTR>XX,16:12-13</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). تا
کنون دربارۀ اینکه در جریان این آتش‌سوزی چه بر سر
کتابخانه رفت، تحقیق جامع و مفصلی صورت نگرفته و غالب
پژوهشگرانی نیز که در این باره اظهار نظر کرده‌اند چندان
بی‌طرف نبوده‌اند. به طور مثال رُلف (مصحح کتاب آمیانوس) معتقد است که
دربارۀ ویرانی ناشی از اقدام سزار خیلی
بزرگنمایی شده است و استرابو که 23 سال پس از این حمله به
اسکندریه رفته بود موزه را سالم دیده بود (</span><span dir=LTR>II/302-303</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). همچنین بر اساس شواهد تاریخی در سال 272م و
در روزگار امپراتور اُرلیانوس، در جریان بازپسگیری اسکندریه
از ملکه زنوبیا (فرمانروای مصر از 269-274م)، یک بار دیگر
بیشتر کوی سلطنتی و از جمله کتابخانۀ اسکندریه، در
آتش سوخت (ویس، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>109</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>، دلیا، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>1463</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ روسو، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>241</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). برخی
از پژوهشگران از این رویداد به عنوان پایان دهندۀ
فعالیت این کتابخانه یاد کرده‌اند (مثلاً کاسون، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>47</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). اما
سومین کتابسوزی در اسکندریه در نتیجۀ تعصبات
مذهبی مسیحیان در اواخر سدۀ 4م صورت گرفت. در این
سال امپراتور تئودوسیوس اول با تأیید تئوفیلوس
اسکندرانی، بطریق اعظم اسکندریه، فرمان داد تا همۀ معابد کاران
(در واقع: عبادتگاه‌های غیر مسیحی) سراسر امپراتوری
را نابود کنند. در نتیجه این کار، بسیاری از معابد همچون
معبد دلفی در یونان و نیز معبد سراپئوم اسکندریه نابود
شدند و کتابخانۀ سراپئوم نیز به همین سرنوشت دچار شد (تییِم،
</span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>510</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ روسو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>241</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ مکنزی و دیگران، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>108</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>).</span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>از 1650م و پس از آنکه ادوارد پوکوک کتاب <i>تاریخ مختصر الدول</i>
ابن عبری را به لاتینی ترجمه و منتشر ساخت؛ داستانی
دربارۀ سوزاندن شمار بسیاری کتاب در اسکندریه توسط
سپاهیان عرب تحت فرمان عمرو عاص به ناگاه در میان پژوهشگران شهرت
یافت. نخستین راوی این داستان که البته در ضمن
زندگی‌نامۀ یوهانس فیلوپونوس/گراماتیکوس یا یحیی
نحوی اسکندرانی آمده است، علی بن یوسف قفطی است. قفطی
در <i>تاریخ الحکماء</i> پس از ذکر شمه‌ای از احوال یوحنا آورده
است: ... یحیی تا روزگار گشوده شدن مصر و اسکندریه به دست
عمرو عاص بزیست. او روزی بر عَمرو وارد شد. عمرو که از جایگاه و
منزلت یحیی در علم بسیار شنیده بود او را بر
جای خویش نشاند و از مباحث فلسفه و منطق چیزهایی از
او شنید که هرگز به گوش عرب نخورده بود. عمرو که مردی خردمند،
نیکو تأمل و خوشفکر بود ملازمت یحیی کرد و از او مفارقت
نمی‌کرد تا آنکه یحیی روزی او را گفت: تو بر
همۀ درامدهای اسکندریه دست یافته‌ای و بر هر مال و
خواسته‌ای مهری زده‌ای، آنچه را که تو و یارانت را از آن
نفعی است معارض نمی‌شویم اما آنچه که شما را در آن سودی
نیست، ما بدان اولی و احق خواهیم بود. خوب است
بفرمایید دست از ضبط آن بردارند. عمرو در پاسخ گفت: چه چیز است
آنچه تو بدان محتاجی و در کار داری؟ گفت: کتب حکمت که خزاین
ملوکیه است ... و ما به آن محتاجیم و شما را در آن نفعی نه! (قفطی
در ضمن این ماجرا به بنیان‌گذاری این کتابخانه در روزگار
بطلمیوس فیلادلفوس و به سرپرستی فردی به نام زمریه؟
اشاره می‌کند که ابن عبری آن را حذف کرده است). عمرو در پاسخ گفت که مرا
ممکن نیست دربارۀ آنها حکمی کنم مگر پس از کسب تکلیف از
خلیفه. پس ماجرا را به عمر بن خطاب نوشت پس از چندی پاسخ خلیفه
چنین رسید: «در باب کتبی که ذکر کرده بودی؟ اگر آنچه در
آن کتب است، موافق است با آنچه کتاب الله بر آن مشتمل است، پس کتاب خدای
سبحانه ما را از آن بی‌نیاز دارد. و اگر مضامین آن کتب، مخالف
است با آنچه در کتاب الهی است، ما را حاجتی به آن نیست.
باید که در اعدام آنها بکوشی! پس عمرو کتابها را میان گرمابه‌داران
شهر تقسیم کرد و این گرمابه‌ها شش ماه با گرمای حاصل از سوختن
کتاب‌ها کار کردند!(قفطی، ؛ ترجمۀ فارسی: 483-485؛ تکرار شده
توسط ابن عبری، 175-176؛ نیز نک پوکوک، </span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>170-171</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>؛ نیز
نک یوسف، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>335-338</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). عبدالطیف بغدادی نیز در کتاب <i>الافادة و
الاعتبار</i> که در واقع روزنامۀ سفر وی به مصر است، هنگام اشاره به
«عمود سواری» که در اسکندریه دیده بود گفته است: گرداگرد آن
بقایای ستون‌هایی را دیدم برخی سالم و
برخی شکسته که از حالت آنها معلوم می‌شد که آنجا زمانی مسقف
بوده و این ستون‌ها آن سقف را تحمل می‌کرده‌اند و بر این ستون
سواری رواقی قبه‌ای بوده است و چنان دیدم که این
محل همان رواقی است که ارسطو و سپس پیروانش در آن به تدریس
مشغول بوده‌اند و همان دارالعلمی است که اسکندر هنگام پایه‌ریزی
شالودۀ شهر، بنیاد کرد و در آن کتابخانه‌ای بود که عمرو عاص به
فرمان عمر آن را بسوخت (عبدالطیف بغدادی، 28). در هر دو روایت
قفطی و عبداللطیف بغدادی اشکالات واضح بسیار به چشم
می‌خورد. نخست آنکه در روایت قفطی همان اشتباه مشهور
تاریخ‌نگاران مسلمان، که می‌پنداشتند یوحنای نحوی
صدر اسلام را درک کرده است، به چشم می‌خورد. اشکال فاحش روایت
عبداللطیف بغدادی نیز آن است که ارسطو چندسالی پس از
تأسیس اسکندریه درگذشت و هرگز بدان شهر نرفت چه رسد به آنکه در آنجا به
تدریس مشغول شود. این داستان به ویژه از آن جهت که دامان
متعصبان مسیحی را از ننگ سوزاندن کتابخانۀ اسطوره‌ای
دنیای باستان پاک می‌کرد، بسیار موافق طبع برخی
مؤلفان اروپایی افتاد و خیلی زود شهرت یافت. اما
دیری نپایید که برخی پژوهشگران غربی
دربارۀ درستی آن به تردید افتاند. که احتمالاً پدر اوزبه رنادو<a
href="#_ftn20" name="_ftnref20" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span
dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;
font-family:"Times New Roman","serif"'>[20]</span></span></span></span></a>(1646-1720م)
کشیش و خاورشناس نامدار فرانسوی نخستین آنها بود. وی در
1713م هنگام انتشار کتاب تاریخ بطریقان اسکندریه<a
href="#_ftn21" name="_ftnref21" title=""><span class=MsoFootnoteReference><span
dir=LTR><span class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;
font-family:"Times New Roman","serif"'>[21]</span></span></span></span></a> که
در واقع ترجمۀ لاتینی متن عربی <i>تاریخ البطارکة
كنيسة الإسكندرية القبطية</i> (یا <i>سیر الاباء البطارکة</i>)
نوشتۀ ساویرس اشمونین<a href="#_ftn22" name="_ftnref22"
title=""><span class=MsoFootnoteReference><span dir=LTR><span
class=MsoFootnoteReference><span style='font-size:12.0pt;font-family:"Times New Roman","serif"'>[22]</span></span></span></span></a>
(د 987م) مشهور به ابن المقفع را در بر داشت در درستی این روایت
تردید کرد (رنادو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>169-170</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). بعدها
ادوارد گیبون بر این روایت دو اشکال وارد ساخت: نخست آنکه
روایت ابن عبری به 6 سده پس از این روزگار فتح مصر مربوط
می‌شود و دیگر آنک چنین رفتاری با آنچه که ما از آموزه‌های
مسلمانان می‌دانیم منافات دارد (</span><span dir=LTR></span><span
dir=LTR><span dir=LTR></span>336-338</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). پس از آن
نیز بسیاری از پژوهشگران به ویژه با تأکید بر
رویدادهای روزگار سزار، اُورلیان و تئودوسیوس تأکید
کرده‌اند که در روزگار گشوده شدن اسکندریه، اصولاً کتابخانۀ
مهمی در این شهر بر جای نبوده است که اعراب بتوانند از محل
سوزاندن آنها شش ماه سوخت گرمابه‌های شهر را تأمین کنند. با این
همه برخی مؤلفان غربی گاه با مقایسۀ این داستان با
برخی ویرانگری‌های اعراب به ویژه در هنگام حمله به ایران،
همچنان بر سوختن این کتابخانه توسط آنان تأکید می‌کنند (مثلاً
پولاسترون، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>42-44</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>). به ویژه کانفورا در کتاب <i>کتابخانۀ ناپدید
شده</i> حتی به گیبون می‌تازد. به نظر وی، گیبون
مردی است که می‌خواهد اعراب را از گناه ناکرده تبرئه کند و همۀ
گناهان را بر دوش جولیوس سزار و از آن بالاتر اسقف اعظم تئوفیلوس که
گیبون او را دشمن صلح و دانش و ویران کنندۀ سراپئوم می‌شمارد،
بیندازد (کانفورا، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>111-112</span><span dir=RTL></span><span lang=FA
style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). به نظر
کانفورا اولوس گلیوس در روایتی که پیشتر نقل شد، هیچ
اشارۀ مستقیمی بر وجود کتابخانه در اسکندریه ندارد و تنها
به وجود کتابخانه در آتن اشاره می‌کند. او با تأکید بر به کار رفتن
عبارت «توسط نیروهای کمکی» در متن نقل شده، می‌افزاید
که سزار در این نبرد توسط سربازان میثریداتس
پرگامونی(/بوسفوری) یاری می‌شده است (</span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>124-125</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>) و
بدین سان، این نویسندۀ
ایتالیایی، گناه سوزاندن کتابخانه را از دوش اجداد
رومی خود برداشته و بر گردن سربازان یونانی می‌اندازد. مؤلفان
دیگری نیز کوشیده‌اند که این آتش سوزی را به
هر زمانی جز روزگار سزار نسبت دهند و مثلاً تأکید کنند که در
جریان آتش‌سوزی سزار تنها یک انبار کالا در بندر سوخت و
کتابخانه نخستین بار در روزگار اورلیانوس ویران شد (کانفورا، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>68-70, 195</span><span
dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span>؛ نیز: روسو، </span><span dir=LTR></span><span dir=LTR><span
dir=LTR></span>234</span><span dir=RTL></span><span lang=FA style='font-size:
14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). </span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>از سال 2001م با همکاری یونسکو در محل احتمالی
کتابخانۀ سطلنتی اسکندریه، کتابخانه‌ای جدید
تأسیس شده است. این کتابخانه قرار است به عنوان یک
کتابخانۀ پژوهشی عمومی با تمرکز بر تمدن مصر، روزگار باستان و
سده‌های میانه خدماتی ارائه دهد(یون لی تو، </span><span
dir=LTR></span><span dir=LTR><span dir=LTR></span>2</span><span dir=RTL></span><span
lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span>). ورودی
اصلی این کتابخانه به تندیسی از دمتریوس
فالرومی مزین شده است </span></p>

<p class=MsoNormal dir=RTL><b><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>مآخذ</span></b><span lang=FA style='font-size:14.0pt;font-family:
YKNazanin'>: ابن عبری، ابوالفرج گریگوریوس
(غریغوریوس)، تاریخ مختصر الدول، به کوشش آنتون صالحانی،
بیروت، 1890م؛ قفطی، علی بن یوسف. <i>تاریخ الحکماء</i>،
به کوشش یولیوس لیپرت، لایپزیگ، 1903م؛ همان،
ترجمۀ کهن فارسی از سدۀ 11ق از مترجمی نامعلوم، به کوشش
بهین دارایی، تهران، 1347ش؛ عبدالطیف بغدادی، <i>الافادة
و الاعتبار فی الامور المشاهدة و الحوادث المعاینة بأرض مصر</i>،
مطبعة وادی النیل، 1286ق؛ نیز: </span></p>

<p class=MsoNormal dir=LTR style='text-align:justify;text-justify:kashida;
text-kashida:0%;direction:ltr;unicode-bidi:embed'>Abrahams, I., “Recent
Criticism of the Letter of Aristeas”, <i>The Jewish Quarterly Review</i>, Vol.
XIV(2), 1902; Aho, Jon Arvid, “Book Review: <i>The Library of Alexandria:
Centre of Learning in the Ancient World</i>. Edited by Roy MacLeod. London and
New York”, <i>Libraries & Culture</i>, Vol. 36, No. 3 (Summer, 2001);
Alfred J. Butler in 1902, Victor Chauvin in 1911, Paul Casanova and Eugenio
Griffini, independently, in 1923; Bagnall, Roger S., “Alexandria: Library of
Dreams”, <i>Proceedings of the American Philosophical Society</i>, Vol.
CXLVI(4), 2002; Battistoni, Filippo, “The Ancient Pinakes from Tauromenion.
Some New Readings”, <i>Zeitschrift für Papyrologie und Epigraphik</i>, Vol
LCVII, 2006; Bell, H. I., “Alexandria”, <i>The Journal of Egyptian Archaeology</i>,
Vol. XIII(3&4), 1927; Blum, Rudolf, <i>Kallimachos: The Alexandrian Library
and the Origins of Bibliography</i>, Madison, Wisconsin, 1991; Burnet, John, <i>Early
Greek Philosophy</i>, London,1920; Butler, Alfred Joshua, <i>The Arab Conquest Of
Egypt</i>, Oxford, 1902; Calkins, Casey M. & James P. Franciosi & Gary
L. Kolesari, “Human Anatomical Science and Illustration:<span dir=RTL></span><span
dir=RTL style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> </span>The
Origin of Two Inseparable Disciplines”, <i>Clinical Anatomy</i>, Vol XII, 1999;
Casson, Lionel, <i>Libraries in the Ancient World</i>, New Haven / London,
2001; Cattell, J. McKeen, “The Academy of Sciences”, <i>Science, New Series</i>,
Vol. XVI, No. 416, 1902; Charles, Ronald, “Hybridity and the Letter of Aristeas”,
<i>Journal for the Study of Judaism</i>, Vol. XL(2), 2009; Cohen, Noami G., “The
Names Of The Translators In The Letter Of Aristeas: A Study In The Dynamics Of
Cultural Transition”, <i>Journal for the Study of Judaism</i>, Vol.
XV(1&2),1984; Collins, Nina L., <i>The Library in Alexandria and the Bible
in Greek</i>, Leiden/Boston/Köln, 2000; Crivellato, Enrico, & Franco
Mallardi & Domenico Ribatti, “Diogenes of Apollonia: A Pioneer in Vascular
Anatomy”, <i>The Anatomical Record (Part B: New Anat</i>.), 2006; Dannenfeldt,
K. H., , «Diocles of Carystus», <i>Dictionary of Scientific Biography</i>, Ed.
Ch. C. Gillispie, New York, Vol. IV, 1981; Delia, Diana, “From Romance to
Rhetoric: The Alexandrian Library in Classical and Islamic Traditions”, <i>The
American Historical Review</i>, Vol. XCVII(5), 1992; Depew, Mary, “Commentaries
on the Aeneid”, <i>The Classical Journal</i>, Vol. XC(1), 1994; Dicks, D. R., “Eratosthenes”,
<i>Dictionary of Scientific Biography</i>, Ed. Ch. C. Gillispie, New York, Vol.
I, 1981; Dio, <i>Roman History</i>, Tr. Earnest Gary, Loeb Classical Library,
London-New York, Vol. IV, 1916; Erskine, Andrew, “Culture and Power in
Ptolemaic Egypt: The Museum and Library of Alexandria”, <i>Greece & Rome,
Second Series</i>, Vol. XLII(1), 1995; Fantuzzi, Marco & Richard Hunter, Tradition
And Innovation in Hellenistic Poetry, Cambridge, 2004; Findlay, James, “The
Priestly Ideology of the Septuagint Translator of Numbers 16—17”, <i>Journal
for the Study of the Old Testament</i>, XXX(4),2006; Gibbon, Edward, <i>The
History of the Decline and Fall of the Roman Empire</i>, London, 1887; Gooding,
D. W., “Aristeas And Septuagint Origins: A Review Of Recent Studies”, <i>Vetus
Testamentum</i>, Vol. XIII(1),1963; Grafton, Anthony, “From De die natali to De
emendatione temporum: The Origins and Setting of Scaliger'sChronology”, <i>Journal
of the Warburg and Courtauld Institutes</i>, Vol. XLVIII, 1985; Hacham, Noah,
“The Letter Of Aristeas: A New Exodus Story?”, <i>Journal for the Study of
Judaism</i>, vol. XXXVI(1), 2005; Heller-Roazen, Daniel, “Tradition's
Destruction: On the Library of Alexandria”, <i>October</i>, Vol. 100,
Obsolescence ,Spring, 2002; Hippocrates ,”The Sacred Disease” , [works of] <i>Hippocrates,
</i>tr. Jons, Loeb Classical Library, Cambridge/Massachusetts/London, 1967; Honigman,
Sylvie, <i>The Septuagint And Homeric Scholarship In Alexandria: A study in the
narrative of the Letter of Aristeas</i>, London / New York, 2003; Houston,
George W., “Tiberius and the Libraries: Public Book Collections and Library
Buildings in the Early Roman Empire”, <i>Libraries & the Cultural Record</i>,
Vol. XLIII(3), 2008; Isidore of Seville, <i>The Etymologies</i>, ed. & tr.
stephen a. barney & w. j . lewi s & j . a. beach & oliver
berghof, Cambridge/New York, 2006; Jons, tr. [works of] <i>Hippocrates</i>,
Loeb Classical Library, Cambridge/ Massachusetts/ London, 1967; Joseph, Isya,
“Bar Hebraeus and the Alexandrian Library”, <i>The American Journal of Semitic
Languages and Literatures</i>, Vol. 27, No. 4 (Jul., 1911); Kahn, Dan’el, “Some
Remarks on the Foreign Policy of Psammetichus II in the Levant (595–589 B.C.)”,
<i>Journal of Egyptian History</i>-Vol I(1), 2008; Kamesar, Adamm “Book Review:
<i>Kallimachos: The Alexandrian Library and the Origins of Bibliography</i> by
Rudolf Blum ; Hans H. Wellisch”,<i> Journal of the American Oriental Society</i>,
Vol. CXIV(1, 1994); Kankinson, R.J., “Hellenistic biological sciences”, Routledge
History of Philosophy, vol II: From Aristotle to Augustine, ed David Furley, London
/ New York, 1999; Kovelman, Arkady, <i>Between Alexandria and Jerusalem: The
Dynamic of Jewish and Hellenic Culture</i>, leiden-Boson, 2005; Langer, R. E.,
“Alexandria--Shrine of Mathematics”, <i>The American Mathematical Monthly</i>,
Vol. XLVIII(2), 1941; Leclerc, L., <i>Histoire de la médecine arabe</i>, Paris,
1876; Lewis, Bernard, “The Vanished Library”, <i>The New York Review of Books</i>,
September 27, 1990; Lightfoot, J. L., “The Alexandrian Library”, <i>The
Classical Review, New Series</i>, Vol. LI(1), 2001; Lloyd, G. E. R., “Alcmaeon
and the early history of dissection”, <i>Sudhoffs Archive für Geschichte der
Medizin und Naturwissenschaften</i>, 1975, Vol LIX, id, “A Note on Erasistratus
of Ceos”, <i>The Journal of Hellenic Studies</i>, Vol. XCV, 1975; Lloyd-Jones,
Hugh, “Lost History of the Lost Library”, <i>The New York Review of Books</i>, June
14, 1990; Longrigg, James, “Anatomy in Alexandria in the Third Century B.C.”, <i>The
British Journal for the History of Science</i>, Vol. XXI(4), 1988; id, <i>Greek
Rational Medicine: Philosophy and Medicine from Alcmaeon to the Alexandrians</i>,
London/New York, 1993; Marcos, N. Fernández, “Book Review: Nina L.
Collins, The Library in Alexandria and the Bible in Greek”, <i>Journal for the
Study of Judaism</i>,V XXXIII(1), 2002; McKenzie, Judith S. & Sheila
Gibson &A. T. Reyes, “Reconstructing the Serapeum in Alexandria from the
Archaeological Evidence”, <i>The Journal of Roman Studies</i>, Vol. <span
lang=DE>XCIV, 2004, pp. 73-121; Meyerhof, Max, “Von Alexandrien nach Bagdad: </span><span
lang=DE>Ein Beitrag zur Geschichte des philosophischen und medizinischen
Unterrichts bei den Arabern</span><span lang=DE>”</span><span lang=DE>, <i>Sitzungs
berichte der Preußischen Akademie der Wissenschaften</i> ,Berlin 1930. </span>Philosophisch-historische
Klasse; Murray, Oswyn, “Aristeas and Ptolemaic Kingship”, <i>Journal of Theological
Studies</i>, Vol. XVIII(2), 1967; Nunn J., <i>Ancient Egyptian Medicine</i>,
Londres , 1996; Nutton, <i>Ancient Medicine</i>, London/New York, 2004; Polastron,
Lucien X., <i>Books On Fire: The Destruction Of Libraries Throughout History</i>,
tr. Jon E. Graham, Rochester ,Verlnont, 2007; Renaudot, Eusèbe, <i>Historia Patriarcharum
Alexandrinorum</i>, Paris, 1713; Rihll, T. E., “Science and Technology:
Alexandrian”, <i>A Companion To Ancient Egypt</i>, Ed. Alan B. Lloyd, Blackwell
Publishing Ltd, 2010; Rocca, Julius, <i>Galen On The Brain: “Anatomical
Knowledge and Physiological Speculation in the Second Century AD”</i>, Leiden /
Boston, 2003; Rossi, Corinna, “Science and Technology:<span dir=RTL></span><span
dir=RTL style='font-size:14.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> </span>Pharaonic”,
<i>A Companion To Ancient Egypt</i>, Ed. Alan B. Lloyd, Blackwell Publishing
Ltd, 2010; Roueche, Mossman, “Did Medical Students Study Philosophy”, <i>Bulletin
of the Institute of Classical Studies</i>, Volume XLIII(1), 1999; Ruprecht,
Louis A., “Book Review: <i>The Legend of the Septuagint: From Classical
Antiquity to Today</i>. By Abraham Wasserstein and David J. Wasserstein”, <i>Journal
of the American Academy of Religion</i>, Vol. LXXVI(1), 2008; Russo, Lucio, <i>The
forgotten revolution: How science was born in 300 BC and why it had to be
reborn</i>, tr. <span lang=FR>S</span>ilvio <span lang=FR>Lev,
Berlin-Heidelberg, 2004; Sallam, H. N., «L’ancienne école de médecine
d’Alexandrie», <i>Gynécologie Obstétrique & Fertilité </i>,Vol. </span>XXX(1),
2002 ; Sanders, JB., <i>The transitions from ancient Egyptian to Greek
medicine</i>, <span dir=RTL></span><span dir=RTL style='font-size:14.0pt;
font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> </span>Lawrence , University of
Kansas Press , 1963; Sarton, G., <i>Introduction to the History of science</i>,
Baltimore, 1927; Sedgwick, W. B., “Book Review: <i>The Alexandrian Library,
Glory of the Hellenic World by E. A. Parsons</i>”, <i>The Journal of Hellenic
Studies</i>, Vol. LXXIII, 1953; Seneca, <a name="OLE_LINK2"></a><a
name="OLE_LINK1">“De tranquillitate animi</a>”, <i>Moral Essays</i>, tr. John
W. Basore, Loeb Classical Library, London/ Massachusetts, Vol. II, 1932
(reprint: 1970); Sharrock, Alison & Rhiannon Ash, <i>Fifty Key Classical
Authors</i>, New York, 2002; Shera, J. H., “Book Review: <i>The Alexandrian
Library: Glory of the Hel-lenic World</i>. by Edward Alexander Par-Sons”, <i>The
Library Quarterly</i>, Vol. 23, No. 2 (Apr., 1953); Slater, W. J., “Aristophanes
of Byzantium on the Pinakes of Callimachus”, <i>Phoenix</i>, Vol. XXX(3), 1976;
Id., “Review: Zenodotus”, <i>The Classical Review, New Series</i>, Vol.
xxix(1),1979; Staden, Heinrich von, “Galen’s Alexandria”, <i>Ancient Alexandria
between Egypt and Greece</i>, ed. W.V. Harris & Giovanni Ruffini, Leiden
/Boston, 2004; Tarn, W. W., “Ptolemy II”, <i>The Journal of Egyptian
Archaeology</i>, Vol. XIV(3-4), 1928; Tcherikover, V., “The Ideology of the
Letter of Aristeas”, <i>The Harvard Theological Review</i>, Vol. LI(2), 1958; Tertullian,
Apology, De Spectaculis, tr. T. R. Glover, Loeb Classical Library, Cambridge /
Massachusetts / London, 1931( Rep. 1977); <i>The Letter of Aristeas</i>, Translated
into English with an Introduction and Notes by H. St. J. Thackeray, London, 1904
(Reprinted from: <a name="OLE_LINK3">Thackeray, H. St. J., “Translation of the
Letter of Aristeas”, <i>The Jewish Quarterly Review</i>, Vol. XV(3), 1903</a>,
pp. 337-391), ibid, in: Charles, Robert Henry, <i>The Apocrypha and
Pseudepigrapha of the Old Testament in English</i> : <i>with introductions and
critical and explanatory notes to the several books</i> ,Vol II: Pseudepigrapha,
Oxford, 1913; <i>The Library of Alexandria: centre of learning in the ancient
world</i>, ed. Roy MacLeod;Thiem, Jon, “The Great Library of Alexandria Burnt:
Towards the History of a Symbol”, <i>Journal of the History of Ideas</i>, Vol.
XL(4), 1979; Wace, A. J. B., Recent Ptolemaic Finds in Egypt: Alexandria”, <i>The
Journal of Hellenic Studies</i>, Vol. LXV, 1945; Whibley, Leonard, <i>A
Companion to Greek Studies</i>, Cambridge, 1916; Wilson, L. G., «Arsitotle:
Anathomy and Physiology», <i>Dictionary of Scientific Biography</i>, Ed. Ch. C.
Gillispie, New York, Vol. I, 1981; Witty, Francis J., “The Other Pinakes and
Reference Works of Callimachus”, <i>The Library Quarterly</i>, Vol. XLIII(3),
1973; id, “The Pínakes of Callimachus”, <i>The Library Quarterly</i>,
Vol. XXVIII(2), 1958. </p>

</div>

<div><br clear=all>

<hr align=right size=1 width="33%">

<div id=ftn1>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref1" name="_ftn1" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[1]</span></span></span></a>.
Brucheion</p>

</div>

<div id=ftn2>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref2" name="_ftn2" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[2]</span></span></span></a>.
<a href="http://en.wikipedia.org/wiki/Letter_of_Aristeas"
title="Letter of Aristeas"><span style='color:windowtext;text-decoration:none'>Letter
of Aristeas</span></a> 2. Letter to Philocrates</p>

</div>

<div id=ftn3>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref3" name="_ftn3" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[3]</span></span></span></a><span
lang=FR>. </span><span lang=FR>S</span><span lang=FR>eptuagint
translation/Septuagint</span></p>

</div>

<div id=ftn4>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref4" name="_ftn4" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[4]</span></span></span></a><span
lang=FR>. Demetrius Phalereus/ Demetrius of Phalerum/Phaleron</span></p>

</div>

<div id=ftn5>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref5" name="_ftn5" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[5]</span></span></span></a>.
Aristobulus</p>

</div>

<div id=ftn6>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref6" name="_ftn6" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[6]</span></span></span></a>.
Epiphanius of Salamis<span dir=RTL></span><span lang=FA dir=RTL
style='font-size:12.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> </span></p>

</div>

<div id=ftn7>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref7" name="_ftn7" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[7]</span></span></span></a>.
Johannes<span style='font-size:11.0pt'> Tzetzes</span></p>

</div>

<div id=ftn8>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref8" name="_ftn8" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[8]</span></span></span></a>.
Septuagint</p>

</div>

<div id=ftn9>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref9" name="_ftn9" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[9]</span></span></span></a>.
Kallimachos/Callimachus</p>

</div>

<div id=ftn10>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref10" name="_ftn10" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[10]</span></span></span></a>.
Pinakes</p>

</div>

<div id=ftn11>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref11" name="_ftn11" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[11]</span></span></span></a>.
<span style='font-size:11.0pt'>The Pínakes of Callimachus</span></p>

</div>

<div id=ftn12>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref12" name="_ftn12" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[12]</span></span></span></a>.
<span style='font-size:11.0pt'>The Other Pinakes</span></p>

</div>

<div id=ftn13>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref13" name="_ftn13" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[13]</span></span></span></a>.<span
dir=RTL></span><span dir=RTL style='font-size:12.0pt;font-family:YKNazanin'><span
dir=RTL></span> </span>Apollonius Rhodius</p>

</div>

<div id=ftn14>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref14" name="_ftn14" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[14]</span></span></span></a>.Eratosthenes
of Cyrene</p>

</div>

<div id=ftn15>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref15" name="_ftn15" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[15]</span></span></span></a>.Aristophanes
of Byzantium</p>

</div>

<div id=ftn16>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref16" name="_ftn16" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[16]</span></span></span></a>.
Aristarchus of Samothrace</p>

</div>

<div id=ftn17>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref17" name="_ftn17" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[17]</span></span></span></a><span
lang=FR>. </span><span lang=FR>Eumenes II</span></p>

</div>

<div id=ftn18>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref18" name="_ftn18" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[18]</span></span></span></a><span
lang=FR>.</span><span dir=RTL></span><span lang=FR dir=RTL style='font-size:
12.0pt;font-family:YKNazanin'><span dir=RTL></span> </span><i><span lang=FR>De
tranquillitate animi</span></i></p>

</div>

<div id=ftn19>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref19" name="_ftn19" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[19]</span></span></span></a><span
lang=FR>. </span>Peisistratos/Pisistratus</p>

</div>

<div id=ftn20>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref20" name="_ftn20" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[20]</span></span></span></a>.
Father Eusèbe Renaudot</p>

</div>

<div id=ftn21>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref21" name="_ftn21" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[21]</span></span></span></a>.
<i>Historia Patriarcharum Alexandrinorum</i>, Paris, 1713</p>

</div>

<div id=ftn22>

<p class=MsoFootnoteText dir=LTR><a href="#_ftnref22" name="_ftn22" title=""><span
class=MsoFootnoteReference><span class=MsoFootnoteReference><span
style='font-size:10.0pt;font-family:"GIE English","serif"'>[22]</span></span></span></a>.
Severus of El Ashmunein</p>

</div>

</div>

</body>

</html>
چهارشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۲۶